«مودت و مهربانىِ قلبىِ مرد آن قدر براى زن ارزش دارد كه ازدواج بدون آن براى زن قابل تحمل نيست. وجود زن بايد از وجود مرد عطوفت و احساسات بگيرد تا بتواند فرزندان را از سرچشمه فياض عواطف خود سيراب كند. مرد مانند كوهسار است و زن به منزله چشمه و فرزندان به منزله گُلها و گياهان. چشمه بايد باران كوهساران را دريافت و جذب كند تا بتواند آن را به صورت آب صاف و زلال بيرون دهد و گلها و گياهان و سبزهها را شاداب و خرم نمايد. اگر باران به كوهساران نبارد، يا وضع كوهسار طورى باشد كه چيزى جذب زمين نشود، چشمه خشك و گُلها و گياهان، مىميرند. پس همان طورى كه رُكن حياتِ دشت و صحرا باران و بالاخص باران كوهستانى است، ركن حيات خانوادگى، احساسات و عواطف مرد نسبت به زن است. از اين عواطف است كه هم زندگى زن و هم زندگى فرزندان صفا و جلا و خرمى مىگيرد.»[12]
عشقها وعلاقهها دو نوع است:
1ـ عشقهاى هوسآلود و شهوانى، كه دربارهاش گفتهاند:
2ـ عشقهاى متعالى
عشق نوع اول به تنهايى مخرب و زيانبار است. اما با نوع دوم كه همراه شود، حالت «منفى»، و مخرب خود را از دست داده و ارزشمند و عالى و مفيد خواهد شد. در اين جا نيز سخن استاد شهيد مطهرى راهگشاست:
«قرآن كريم رابطه ميان زوجين را با كلمه "مودت و رحمت" تعبير مىكند و اين نكته بسيار عالى است. اشاره به جنبه انسانى و فوق حيوانى زندگى زناشويى است. اشاره به اين است كه عامل شهوت تنها رابط طبيعى زندگى زناشويى نيست. رابط اصلى، صفا و صميميت و اتحاد دو روح است.»[13]
همان گونه كه بيان شد، عشق بين زن و شوهر بايد دوام داشته باشد و بعد از دوران جوانى نيز باقى بماند. زن و شوهر، در دوران ميانسالى و پيرى نيز به عاطفه و محبتى نياز دارند كه با وجود سرد شدن و يا از بين رفتن جاذبههاى جنسى و طراوت جوانى، باز هم كانون زندگىشان را باصفا و گرم نگهدارد. سرچشمه اين محبت را خداوند در وجود همسران قرار داده است:
«وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»[14]
«خداوند ميان شما همسران محبت و رحمت قرار داده است.»
اگر زندگى بر مبنايى صحيح استوار شود و به طور صحيح نيز استمرار يابد، آن محبت و رحمت تا آخر عمر ادامه خواهد داشت.