فرهنگ همدان ـ شماره 11ـ12، پاييز و زمستان 1376
قدرت الله نيازي
قرآن و حديث از اساسيترين منابع معرفت و شريعت اسلامي هستند و به همين دليل از سالهاي نخستين بعثت مورد توجه مسلمانان قرار گرفتهاند. دانشمندان علوم قرآني راجع به شوون مختلف آن مانند: شأن نزول، تبيين صور مکي و مدني، زمان جمع و تدوين آن بحث و تحقيق نمودهاند و مفسران تمام سعي و تلاش خود را در فهم مفردات، کيفيت قرائت و توضيح نکات ادبي و بلاغي قرآن به کار گرفته، در زمينههاي متعدد به رشته تحرير درآوردهاند که اين تلاش مبارک زمينه پيدايش شعبههاي متعددي از علوم اسلامي گرديده است و با فهم بهتر کلام خدا هر روز بيش از پيش از اسرار آن برداشته شده و نسل بشر بيشتر با معارف و احکام متعالي اسلام آشنا گرديده است.
در زمينه حديث نيز که در حقيقت بخشي از آن ناظر به قرآن و شارح آن است، از همان روزهاي نخستين([1]) تلاش بسيار در حفظ، کتابت، نقل، تفسير و توضيح آن به عمل آمده است. بخصوص پس از گسترش جامعه اسلامي و توسعه قلمرو دولت اسلامي و پديد آمدن نيازهاي جديد در جامعه، توجه به حديث براي بيان حکم موضوعات مستحدث که در قرآن به آنها تصريح نشده بود، بيشتر ضرورت پيدا کرد و در دورههاي بعد براي حفظ سلامت حديث و تشخيص صحيح از غير صحيح و سره از ناسره، قواعد و ضوابطي وضع شد که زمينه پيدايش «دراية الحديث» و «رجال» گرديد و براي استخراج احکام از قرآن و حديث دقتها و تعمقهاي فراوان به عمل آمد که نتيجه آن تولد علم فقه و اصول فقه بود.
آنچه تاکنون دانشمندان مسلمانان در زمينه قرآن و حديث انجام دادهاند، بسيار با ارزش و ارجمند است «فشکرالله مساعيهم الجميلة».
ما مفتخريم که ادعيه حيات بخش که او را قرآن صاعد ميخوانند از ائمه ما است.
يکي ديگر از منابع با اهميت معارف ديني که همانند حديث از زبان معصومين (ع) نقل گرديده و ارز درياي بيکران دانش آنان ترواش نموده، دعاست که متأسفانه توجه بايستهاي به آن نشده است. البته اين سخن بدان معنا نيست که اهل نظر در اين زمينه هيچ کاري انجام ندادهاند، بلکه منظور اين است که به اندازه کافي به آن توجه نکرده و به جمع و تفسير و نشر آن اقدام نشده است. در حالي که شيوايي الفاظ و غناي محتواي آنها در زمينههاي معارف الهي و حقايق تربيتي اعجابانگيز است.
دانشمندان ژرفانديش مسلمان که حکمت به ارث رسيده از يونان، ايران باستان، مصر، هند و امثال آن را مورد بررسي قرار داده و مجموعههاي مفصلي از دانش عقلي به وجود آوردهاند که نه تنها ميراث سلف را به خوبي حفظ نموده، بلکه چند برابر بر آن افزودهاند و بخش قابل توجهي از نتايج تلاش فکري و دستاوردهاي سلوک عقلي انسان را در اختيار نسلهاي بعدي قرار دادهاند، در توضيح ميراث گرانبهاي اهل بيت اين دقّت و اهتمام را به خرج ندادهاند، در حالي که اين بخش براي آشنايي مردم مسلمان به مباني معرفت و تربيت اسلامي و دعوت به کرامت انساني و فضايل اخلاقي و توجه به آخرت اهميت فوقالعاده دارد.
امام خميني (ره) در مقام تجليل از اين تُراثِ معنوي ارزشمند ميفرمايد: «ما مفتخريم که ادعيه حيات بخش که او را قرآن صاعد ميخوانند، از ائمه ما است»([2]) به راستي آيا متني جامعتر و دلرباتر از « دعاي صباح» و «دعاي عرفه» در توحيد و کاملتر از «زيارت جامعه» و در ولايت و معرفي مقام انسان کامل ميتوان پيدا کرد؟ آيا به اندازه کافي در اين خصوص کار شده است؟ و آيا اصولاً اين کار از هر کس بر ميآيد؟ يا به قول امام راحل (ره) مفسراني که اهل اين معاني هستند، بايد ادعيه ائمه را شرح و تفسير کنند.([3]) مرحوم علامه اميني ميفرمايد: «مردم خيال ميکنند که دعا مسألهاي ساده است، دعاست! امام حسين عليهالسلام - در عرفات دعايي خوانده ، امام سجاد - عليهالسلام- دعاهايي خوانده، صحيفه سجاديه شده است نه، اين طور نيست، آن علومي که در پيرامون توحيد، نبوت، امامت، اخلاق و علوم اجتماعي بشر و مبدأ و معاد و ... در دعا وجود دارد، در چيز ديگر نيست، منتها ما از اين منبع بزرگ دور هستيم و اين مايه تأسف است که ما خيال ميکنيم فقط دعاست که خواندنش ثواب دارد.» و در فراز ديگري از سخنان خود خطاب به طلاب و دستاندکاران تبليغات و تعليمات ديني فرموده است: «آقايان اهل علم و طلاب از شما استدعا دارم که اين جمله را به دقت در نظر داشته باشيد اگر بخواهيد درس توحيد بگوييد، بخدا قسم بهتر از آنچه در صحيفه سجاديه آمده است، پيدا نخواهيد کرد: اگر بخواهيد درس امامت بگوييد، و الله بهتر از اين نميتوانيد بگوييد؛ اگر بخواهيد اخلاق ياد دهيد، نميتوانيد بيشتر از آنچه در اين کتاب وجود دارد ياد بدهيد.([4]) صحيفه سجاديه زبان حال يک سياستمدار شکست خورده يا سوگنامه يک شخصيت آسيب ديده نيست. بلکه قرائت مناسبي است از شريعت اسلام که در زمان آن امام عاليقدر مورد هجوم فرهنگهاي بيگانه قرار گرفته بود، و دست غيبي است که براي روشن نگاه داشتن چراغ معنويت، که به جهت تجديد حيات اشرافيت و تجملگرايي، در حال خاموش شدن بود، به سوي خدا بلند شده است.([5]) با توجه به جايگاه منبع دعا در مجموعه معارف اسلامي و تأکيد فراوان بر آن، شايسته است که ادعيه قرآني که عرض حال عباد صالح الهي و تجليگاه آرزوهاي متعالي انسانهاي برتر است، همچنين ادعيه مأثوره از ائمه (ع) که مشکاة نور و منار هدايت هستند، با دقت مورد بررسي قرار گيرند.