در حسرت تجدد و ترقی

مظفر نامدار طالشانی

نسخه متنی -صفحه : 304/ 116
نمايش فراداده

پيشينه ى تاريخى علل ناكارآمدى پروژه تجدد به اين سؤال از زواياى متفاوت و بينش ها و گرايشهاى مختلف پاسخ هايى داده شده است، عده اى از زاويه ى روانشناختى اجتماعى جامعه ى ايرانى، اين ناكامى را بررسى كردند و در نهايت علت اصلى را به خصلت خودمدارى، ايرانيان نسبت دادند. نويسنده كتاب «در پيرامون خودمدارى ايرانيان» خودمدارى و تك محورى را يكى از موانع مهم در روند تحقق تجددخواهى در ايران مى داند، او معتقد است: زندگى خودمدارانه ايرانيان باعث پيدايش «زندگى روزينه» بينش روزينه، ذهنيت استبداد زده، بى اعتقادى، سترونى و تقليد، تجاوزگرى و خشونت، فساد، فقدان عشق و دوستى، نااميدى، تحقيرشدگى و حس حقارت در شيوه زندگى، ويژگيهاى فكرى...، كردارى... و ويژگيهاى عاطفى ايرانيان شده است. نويسنده در پايان كتاب با ارائه ى يك سلسله بايدها و نبايدهاى اخلاقى، البته از نوع تجددگرايانه توصيه مى كند: «بايد بنيان استوارى براى حق مردم در تعيين سرنوشت خود در برابر حكومت به رسميت شناخته شود» بايد حوزه عمومى با شكل نهادهاى جامعه ى مدنى و محتواى حق مردم در تعيين سرنوشت خود استقرار يافته و بگسترد. فقط حكومت دمكراتيك و مردم برخوردار از هويت فردى و شهروندى كه امكانات و مقتضيات خود را همچون امكانات و مقتضيات اجتماعى درك مى كنند مى توان حوزه عمومى راستين تأسيس كنند. تحقق اين امر تحقق تجددخواهى در ايران است.