از ديگر مفاهيمى كه جريان ملى گرايى در دوران اخير على الخصوص بعد از انقلاب اسلامى مطرح مى كند، تفسير مفهوم مليت به عنصر اعتقادى و ارزش ها و باورهاست. اين شعار، كه امروزه در قالب جريان ملى - مذهى تبليغ مى شود، اگر چه از جنبه ى نظرى فاقد مبانى مشخص و معلوم مى باشد و فقر تفكر فلسفى بر اين جريان حكومت مى كند، اما ارزش ها و مفاهيم اساسى آن را تا حدودى در گذشته و در نسل اول جريان روشنفكرى نيز مى توان جستجو كرد. ميرزا ملكم خان و ميرزا يوسف خان مستشارالدوله و تا حدودى ميرزا آقاخان كرمانى از چهره هاى شاخص ملى گرايى با تكيه به عناصر اعتقادى هويت ايرانى هستند. اگر چه آثار و افكار چهره هاى مذكور را حتى مى توان در جريان قبلى نيز مورد تجزيه و تحليل كرد، اما گويى ملكم خان بعد از يك دوره شعار ملى گرايى با حذف كليه ى عناصر مليت ايرانى متوجه شد كه با توجه به عمق نفوذ مذهب در جامعه ى ايرانى و عجين شدن دين با مليت ايرانى اين شعار سرانجامِ مفيدى نخواهد يافت. بنابراين در نوشته هاى دوره پختگى ملكم خان ملاحظه مى كنيم كه مفهوم مليت و تجدد به صورت علنى در تضاد با يكديگر تعريف نمى شود. ملكم خان تلاش مى كند كه اصول پروژه تجدد خود را تأويل به ظاهر و باطن دين كند. او در رساله نداى عدالت به مجلس وزراى ايران مى نويسد: