مـورّخـيـن و جـمـعى از دانشمندان و فلاسفه مانند دكتر "ارانى " معتقدند كه استعمارگران در دوره قديم يونان كه زيـاد مـقـهـور طـبـيـعـت بـودنـد. بـراى مـشـغـول كـردن اشـراف ، اداى مـراسـمـى از قـبـيـل آوازخـوانـى و شـعـر و موسيقى را رواج دادند و توده اى كه براى اشراف كار مى كردند قهرا در جستجو و فكر وسيله اى كه تسلّى خاطر آنها را فراهم آورد افتادند.
يـعـنـى چـون اين بيچارگان نمى توانستند زندگى اشرافى را براى خود بوجود آورند و از طرفى هم حسرت ثـروت اشـراف را مـى خـوردنـد، نـاگـزيـر بـه مـطـالبـى از قـبـيـل ايـنـكـه دنـيـا زودگـذر اسـت ، مـال دنيا انسان را بيچاره مى كند، از لذائذ دنيا بايد دست كشيد و سائر تصوّرات كه براى يك شخص مغلوب و عـاجـز و ضـعـيـف و مـحـروم از لذائذ دنـيـا ضـرورت داشـت ، خـود را قـانـع مـى كـردنـد كـه بـه ايـن تـرتـيـب اصـول عقائد تصوّف به صورت مكتبى براى اشراف ، بى بندبارى و براى بيچارگان ، ترك دنيا را ببار آورد و حـتّى در عصر و زمان مترقّى ما براى اشراف اشعار عشق و مستى و براى فقرا و بيچارگان كلاه هفت ترك و براى دنياى غرب هيپى شدن و امثال آن رابوجود آورده است .
و چون اين دو دسته (ثروتمند و ضعيف ) در همه زمانها و با كلّيه مذاهب بوده اند و استعمارگران از اين دو دسته كـمـال وحـشـت را داشـتـه كـه مـبـادا ثروتمندان از ثروتشان و فقرا از فشار تنگ دستى ، زير بار شكنجه آنان نروند در كلّيه زمانها و در همه اديان تصوّف را ترويج كرده اند.
از تحليل تاريخ روشن مى شود، اوّلين مملكتى كه اوّلين ريشه هاى مسلك وحدت موجودى در آن تشخيص داده شد، محيط هندوستان است در آن محيط تصوّف اوّلين ضربه خود را به بودائيها زد.
در كـتـاب "ودا" كـه آن را كـتـاب آسـمـانـى و شـنـيـده شـده از مـبـدا، تـصـوّر كـرده انـد، انـسـان را جـزئى از كل دانسته است و چنين توضيح مى دهد كه :
وجـود حـقـيـقـى و كـلّى خـدا اسـت و سـپـس در قـوس نـزولى اين كلّى در آتش و زمين و آسمان و آفتاب و ماه و سائر موجودات جلوه گر شده است .
ايـن مـطـلب ، يـعـنى :
"وحدت وجود كه از اصول تصوّف است " در اين كتاب قرار داده شد تا بودائيها و هندوهاى فقير و مستمند قدرتمندان را خداى خود دانسته و خودشان را هم دست كمى از ثروتمندان نگرفته باشند. محرفين (بودا) هشت مقام بودائى را از تصوّف اقتباس كرده و اين خطّمشى را از مروّجين تصوّف ديكته نموده اند.
ايـران در آن زمـان چـون مركز تمدّن و ثروت بود، وقتى تصوّف به آن رسيد، در روح آريائى ايران آن زمان ، آزادمـنـشـى و "فـنـاء فـى اللّه " را بـوجـود آورد و بـه اين وسيله قدرتمندان متمدّن ايرانى را به عيّاشى و بى بندوبارى وادار كرد تا آنجا كه دستخوش حملات اجانب واقع شدند.
در اصـول تـعـليـمـات "مـزدك " تـسـاوى حـقـوق و روش اشـتـراكـى و تـرك غـذاهـاى حـيـوانـى را بـا مـسـاءله "المال مال اللّه " كه در تصوّف مندرج است مى توان تطبيق نمود.
و لذا "دكتر غنى " در كتاب "بحثى در تصوّف " مى نويسد:
"بـلخ و اطـراف آن از مـراكـز بـسـيـار مـهـمّ تـصوّف شد و صوفيان خراسان در تهوّر فكرى و آزادمنشى پيشرو صوفيان جهان به شمار مى رفتند".
ايـن مـطـلب ، يـعـنى :
"وحدت وجود كه از اصول تصوّف است " در اين كتاب قرار داده شد تا بودائيها و هندوهاى فقير و مستمند قدرتمندان راخداى خود دانسته و خودشان را هم دست كمى از ثروتمندان نگرفته باشند. محرفين (بودا) هشت مقام بودائى را از تصوّف اقتباس كرده و اين خطّمشى را از مروّجين تصوّف ديكته نموده اند.
ايران و تصوّف ايـران در آن زمـان چـون مركز تمدّن و ثروت بود، وقتى تصوّف به آن رسيد، در روح آريائى ايران آن زمان ، آزادمـنـشـى و "فـنـاء فـى اللّه " را بـوجـود آورد و بـه اين وسيله قدرتمندان متمدّن ايرانى را به عيّاشى و بى بندوبارى وادار كرد تا آنجا كه دستخوش حملات اجانب واقع شدند.
در اصـول تـعـليـمـات "مـزدك " تـسـاوى حـقـوق و روش اشـتـراكـى و تـرك غـذاهـاى حـيـوانـى را بـا مـسـاءله "المال مال اللّه " كه در تصوّف مندرج است مى توان تطبيق نمود.
و لذا "دكتر غنى " در كتاب "بحثى در تصوّف " مى نويسد:
"بـلخ و اطـراف آن از مـراكـز بـسـيـار مـهـمّ تـصوّف شد و صوفيان خراسان در تهوّر فكرى و آزادمنشى پيشرو صوفيان جهان به شمار مى رفتند".