آیة الله العظمی بروجردی قله رفیع فضیلت و تقوی

علی محامد

نسخه متنی -صفحه : 3/ 2
نمايش فراداده

آيةاللَّه العظمى بروجردى قلّه رفيع فضيلت و تقو

على بن حمزه مى گويد: از حضرت موسى بن جعفر(ع) شنيدم كه مى فرمود:

إذا مات المؤمن بكت عليه الملائكة و بقاع الأرض الّتي كان يعبد اللَّه عليها و أبواب السّماء الّتي كان يصعد فيها بأعماله و ثلم فى الإسلام ثلمة لا يسدّها شي ء لأنّ المؤمنين الفقهاء حصون الإسلام كحصن سور المدينة لها؛(1)

چون مؤمن بميرد فرشته هاى آسمان و بقعه هاى زمينى كه روى آن ها عبادت خدا كرده و درهاى آسمان ها كه عبادتش از آن ها بالا رفته است بر او بگريند و در اسلام رخنه اى افتد كه چيزى آن را نبندد؛ زيرا فقيهان و دين شناسان مؤمن، دژهاى محكم اسلامند؛ مانند ديوارى كه بر گرد شهر است.

بى شك فقها و علماى بزرگ شيعه در دوران غيبت امام عصر - أرواحنا فداه - در پاسدارى از دين اسلام و مذهب شيعه نقش بسيار مهمى داشته اند و آنان بودند كه توانستند بعد از ائمّه اطهار(ع) مذهب تشيّع را زنده نگه دارند و به نسل هاى آينده معرّفى نمايند و از اين رو حق بزرگى بر گردن همه مسلمانان و شيعيان دارند و يادكردِ از اين بزرگان، تجليل از اسلام و تشيّع است و بزرگ داشت آنان بر هر مسلمانِ وظيفه شناسى واجب است. بى گمان مرحوم آية اللَّه العظمى حاج آقا حسين طباطبائى بروجردى از بزرگ ترين عالمان و فقيهان توانمند شيعه اماميّه است كه از اين وظيفه و رسالت بزرگ به خوبى برآمده است. هدف اصلى در اين نوشتار تبيين مكانت علمى، فقهى و جنبه هاى اصولى و ساير علوم نقلى و عقلى آن مرد بزرگ است؛ ولى به عنوان مقدّمه كلام، اشاره كوتاهى داريم به شرح حال و بعضى از ويژگى هاى ايشان.

مرحوم آية اللَّه بروجردى از فحول علما و برجستگان فقهاى اماميّه در عصر خويش و از مجتهدان طراز اوّل قرن چهاردهم قمرى و از مراجع على الإطلاق عصر ما بودند. ايشان فرزند علّامه فقيد حاج آقا على بروجردى است كه از خانواده جليل و پر سابقه طباطبائى بروجردى و با سى واسطه به حضرت امام حسن مجتبى(ع) مى رسد و غالب اجداد آن جناب، از دانشمندان و نوابغ اسلامى و از اشراف مؤمنان و اجلّاى سادات ذوى العزّ والاحترام بودند. مرحوم آية اللَّه بروجردى در سال 1292 قمرى در شهر تاريخى بروجرد ديده به جهان گشود و سرانجام در شانزدهمين سال مرجعيّت عامّه و مطلقه شان در شهر مقدس قم در سال 1380 قمرى رحلت كرد و در جوار حضرت معصومه(س) در مسجد اعظم بنابر وصيّتشان به خاك سپرده شدند و از ارتحال وى ثلمه بزرگى واقع شد كه چيزى آن را جبران نكرد و به محض انتشار خبر رحلت آن بزرگ مرجع تقليد شيعه، جهان اسلام عزادار شد و ايران كه كشور شيعه است، دولت و ملتِ آن، هم صدا عزاى عمومى اعلام كردند و بيش از چهل روز در فراق آن شخصيّت بزرگِ اسلام، گريه و عزادارى و مجالس تعزيه بر پا كردند.

ويژگى هاى شخصيّتى آية اللَّه بروجردى(ره)

آية اللَّه بروجردى(ره) داراى هوش و ذكاوت سرشار و از استعداد قوى و فوق العاده اى برخوردار بود و نيز در مسائل سياسى و اجتماعى بصير و بسيار روشن بود و همواره در جريان مسائلى كه در كشور مى گذشت قرار داشت و در عين حال بسيار متأمّل و دورانديشانه عمل مى كرد. او از لحاظ تدبير و مديريت، فردى بسيار قوى و توانمند به شمار مى آمد و كارهايى كه انجام مى داد خيلى حساب شده و با فكر و انديشه اى بلند بود. با آمدن ايشان به قم، حوزه علميّه رونقِ دوباره گرفت.

حوزه اى كه بعد از ارتحال بنيان گذار آن مرحوم آية اللَّه العظمى حائرى يزدى(ره) از هم پاشيده بود و در اثر نظام طاغوتىِ پهلوى اوّل ضربه زيادى خورده بود، بار ديگر تجديد قوا كرد و به اوج شكوفايى اش رسيد و اين موضوع نشأت گرفته از سياست و تدبير خاصّى بود كه آية اللَّه بروجردى در اداره حوزه علميّه از خود بروز داد. آرى، شيعيان جهان در زمان مرجعيّت ايشان از آبرو و حيثيّت تازه اى برخوردار شدند، به ويژه بعد از آن كه نمايندگانى از سوى ايشان به كشورهاى آمريكا و اروپا اعزام شدو به ارشاد و هدايت شيعيان و مسلمانان آن كشورها پرداختند و در حقيقت مى توان گفت نشر علوم آل محمد(ص) در آن كشورها با اعزام اين نمايندگان به آن جاها صورت گرفت. حضرت آيةاللَّه بروجردى علاوه بر مكانت و مراتب علمى - كه به آن اشاره خواهد شد - داراى قيافه اى نورانى و بسيار جذّاب بود به گونه اى كه موجب جذب و جلب هر ناظر و بيننده اى مى شد و اين خود مبيّن صفات بسيار پسنديده و عالى پيشوايى و زعامت دينى در ايشان بود. او هميشه در كمال وقار و محبت و صفا با مردم برخورد مى كرد. شيخ حسن باقورى - از دانشمندان معروف مصر و وزير اوقاف وقت آن كشور - زمانى كه در قم با آيةاللَّه بروجردى ملاقات كرده بود، پس از مراجعتش به مصر در پاسخ يكى از دانشمندان مصرى كه از وى پرسيده بود: آيةاللَّه بروجردى پيشواى شيعيان را چگونه يافتى؟ گفت:

أعظم شخصيّة رأيْتُه في عُمري؛

آيةاللَّه بروجردى بزرگ ترين شخصيتى است كه در عمرم ديده ام.و اين ملاقات چنان ثمربخش و مفيد بود كه در روحيّه آن دانشمند مصلح مصرى مؤثر واقع شد به نحوى كه زمينه اى شد براى تماس هاى بعدى دانشمندان مصرى و ارتباط دارالتقريب مصر و پيش رفت هاى شيعه در آن كشور براى چاپ كتاب هايى مانند مختصرنافع محقق اوّل و تفسير مجمع البيان.(2)

هم چنين از كسان ديگرى كه با مرحوم آيةاللَّه بروجردى ملاقات كرد دكتر آرشه تونگ دبير كل سازمان بين المللى مبارزه با الكل بود - كه همراه دكتر چهرازى به حضور وى رسيد-. دكتر آرشه تونگ كسى است كه با بيش تر رجال و شخصيّت هاى سياسى جهان مصاحبه كرده و ديدگاه آنان را درباره الكل و مسكرات پرسيده است. وى در مصاحبه با آيةاللَّه بروجردى، پرسيد: چرا در اسلام مشروبات الكلى تحريم شده است؟ ايشان فرمود:

انسان به سبب داشتن عقل، اشرف مخلوقات شناخته شده است و منظور از خلقت وى همان پيمودن راه تكامل در خداشناسى است. اين وديعه گران بهاى الهى (عقل وشعور) را كه خداوند در اختيار ما قرار داده است، براى حفظ آن هم دستوراتى فرموده است. در اين زمينه پيغمبر اسلام(ص) استعمال و شرب مواد الكلى را كه منجر به مستى و اختلال عقل مى گردد حرام فرموده است و براى هر انسان داراى عقل سليم، مسلّم و قطعى است كه حرمت اين امر، صحيح و منطقى است.

دكتر آرشه تونگ با شنيدن اين پاسخ بى نهايت تحت تأثير قرار گرفت و وقتى سخنان آيةاللَّه بروجردى را در بيست و ششمين كنگره جهانى مبارزه با الكل در حضور كلّيّه نمايندگان كشورهاى مختلف دنيا مطرح كرد، نمايندگان كنگره پس از استماع گزارش دكتر آرشه تونگ و قرائت مصاحبه و پيام حضرت آيةاللَّه بروجردى علاوه بر اين كه اعتراف كرده بودند كه اسلام تنها دينى است كه رسماً مشروبات الكلى را تحريم كرده است همگى در برابر شخصيّت و عظمت آيةاللَّه بروجردى سر تعظيم فرود آوردند.(3)

مرحوم آيةاللَّه بروجردى علاوه بر دارا بودن صفاى باطنى و خلوص و ملكات نفسانى، داراى زندگى بسيار ساده اى بود به گونه اى كه هر كس زندگى ايشان را مى ديد تحت تأثير قرار مى گرفت و به ايشان ارادت مى ورزيد.

در اين باره آمده است كه:

آيةاللَّه بروجردى از زندگى ساده اى برخوردار بود و از غذا و لباس ساده اى استفاده مى كرد و براى تهيّه لباس خود از پارچه هاى توليدى كشور ايران استفاده مى كرد و از پوشيدن پارچه و لباس هاى خارجى اجتناب مى كرد.(4)

مكانت علمى آيةاللَّه بروجردى(ره)

مرحوم آيةاللَّه العظمى بروجردى از مجتهدان و فقيهان بزرگ شيعى بود او را به نبوغ و احاطه علمى در فقه، اصول، حكمت و معقول مى ستودند و ايشان را جامع معقول و منقول مى دانستند، به ويژه اين كه در علم فقه، اصول، درايه و رجال شيعه و سنّى آن قدر داراى نبوغ فكرى و استعداد خدادادى بودند كه در 27 سالگى مجتهد مسلّم به شمار مى آمد.

مرحوم بروجردى خود در اين باره گويد:و قتى كه من در اصفهان بودم در فقه و اصول مبنايى داشتم مى خواستم بروم نجف ببينم مبناى من در حوزه نجف و ديدن اساتيد بزرگ تغيير مى كند يا نه؟ ولى بعد از رفتن به نجف تغييرى پيدا نشد.(5)

آيةاللَّه فاضل لنكرانى - مدّظلّه العالى - از شاگردان برجسته ايشان سوگند ياد مى كند كه وى (آيةاللَّه بروجردى) گنجى از گنج هاى پيدا شده در اين اعصار و قرون است و آيت بزرگى از آيات روشن خدا در اين دوران است. چگونه چنين نباشد در حالى كه تمام سعى و تلاش خود را در راه تحقيق اين علم شريف مبذول داشته است و خود را در تنقيح مسائل اين علم به زحمت انداخته است به طورى كه باقى نمانده سرّى از اسرار فقه مگر اين كه آن را كشف كرده است و مشكلى نمانده مگر اين كه آن را آسان نموده است و قفل بسته اى در اين علم نبوده است مگر اين كه با كليد تحقيقاتش آن را باز كرده است و نيز مجملى نبوده است مگر اين كه آن را توضيح داده است... و هيچ فرعى از فروع نبوده است مگر اين كه بر آن احاطه پيدا كرده است. بنابراين، واجب است كه شكر خداى منعم را بر اين نعمت بزرگ اظهار كنيم.(6)

همه شاگردان آيةاللَّه بروجردى كه اكنون از بزرگان عصر حاضرند مقام علمى و تحقيقى و متد و روش ايشان را از علماى بزرگ، برتر مى دانند و ايشان را سرآمد فقهاى عصر مى شمارند. مرحوم آيةاللَّه بروجردى مرجع على الإطلاق شيعه بود و حدود يك صد ميليون شيعه در اطراف و اكناف عالم از ايشان تقليد مى كردند و زعامت عظما و ولايت امر امت به ايشان رسيده بود و همه اتفاق نظر بر اعلميّت ايشان از معاصران داشتند و ايشان را مجدد مذهب در قرن چهاردهم مى دانستند از حضرت آيةاللَّه العظمى حاج شيخ مرتضى حائرى 4 نقل شده است:

آيةاللَّه بروجردى نيابتشان از امام عصر - أرواحنا فداه - را باور داشت و به آن معتقد بود؛ بدين معنا اكنون كه خداوند اين مرتبه جليله را اعطا كرده است، بايد شكرگزار بود و لذا مى فرمود:

بايد اين مقام را حفظ كنيم.(7)

قراين و شواهد زيادى وجود دارد كه دلالت مى كند آن مرحوم نايب امام زمان - عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف - بود و واقعاً مورد تأييد آقا امام زمان(ع) بود. از جمله اين كه نگارنده خود از آيةاللَّه حرم پناهى (از علماى معروف قم) شنيدم و ايشان از پدر بزرگوارشان نقل كرد:

زمانى كه حضرت آيةاللَّه آقاى سيّد ابوالحسن اصفهانى مرجع بزرگ شيعه در نجف اشرف -كه معاصر آيةاللَّه بروجردى بود - مريض شد و در يكى از بيمارستان هاى شهر بعلبك لبنان بسترى شد، شخصى - كه خود از بزرگان بوده است - براى عيادت به حضورشان رسيده بود و در ضمن ملاقات، به ايشان مطلبى عرض مى كند كه حاصل آن اين است: مرگ براى همه انسان ها مقرّر شده است و هر كس كه باشد بايد از دنيا برود و حتى پيامبر اسلام(ص) عاقبت از دنيا رفت.

اگر حادثه اى براى شما پيش آيد، بعد از شما مردم به چه كسى رجوع كنند و از او تقليد نمايند؟ ايشان در حالى كه روى تخت بسترى بود و شال مشكى كوچكى به دورسرشان بسته بود، فرمود: «من مأموريت داشتم كه اين عمامه را حفظ كنم؛ ولى آقاى حاج آقا حسين بروجردى مأموريت دارند براى نشر علوم اهل بيت(ع)». و آن وقت آيةاللَّه بروجردى هنوز در شهر بروجرد اقامت داشت و به قم نيامده بود، ولى بسيارى از مردم مقلد ايشان بودند. بعد از دو سال كه از فوت مرحوم اصفهانى گذشت به قم آمد و به مرجعيّت عامّه رسيد و نامشان عالم گير شد و تمام شيعيان جهان مقلد ايشان شدند و جدّاً ناشر علوم اهل بيت شد.

آيةاللَّه بروجردى از زبان شهيد مطهّرى(ره)

شهيد مطهّرى(ره) كه از جمله شاگردان مبرّز و مخلص و ارادتمند آيةاللَّه العظمى بروجردى بود پس از آن كه مى گويد:

مجتهد كسى نيست كه تنها علم منطق و ادبيات عرب و علم اصول فقه بداند، بلكه بايد علوم مختلفى را بداند و حتى تاريخ اسلام و تاريخ ساير فرق اسلامى را هم بداند.

مى گويد:

به راستى از تفسير و حديث، يعنى از چندين هزار حديث كه در طول 250 سال از زمان حضرت رسول(ص) تا زمان امام حسن عسكرى(ع) صادر شده و نيز محيط صدور اين احاديث، يعنى تاريخ اسلام و فقه ساير فرق اسلامى و از رجال و طبقات روات آگاهى داشته باشد.

آن گاه مى گويد:

آيةاللَّه بروجردى به راستى فقيه بود، من عادت ندارم از كسى نام ببرم. ايشان هم تا زنده بودند در سخن رانى هايم از ايشان نام نبردم؛ ولى حالا كه ايشان رفته اند و مطمعى نيست مى گويم: اين مرد به راستى يك فقيه ممتاز و مبرّز بود. بر همه رشته هاى علوم از تفسير، حديث، درايه و فقه ساير فرق اسلامى احاطه و تسلّط داشت.(8)

اين ها برخى از نمونه هايى بود از توصيف شاگردان آن مرحوم. مطلبى كه مورد اتفاق همه كسانى كه ايشان را ديده اند آن است كه وى داراى تبحّر فوق العاده اى در علوم مختلف معقول و منقول و فقه و اصول و نيز در ادبيات فارسى و عربى داشتند به ويژه اين كه آشنايى اش با رموز كلام ائمّه معصومين(ع) به قدرى بود كه اغلب روايات ابواب فقه را با ذكر سند از حفظ داشت و كم تر كسى از مجتهدان را سراغ داريم كه مورد اجماع و اتفاق نظر بر اعلميّت او شده است و اعلميّت آيةاللَّه بروجردى زمانى مورد اتفاق اهل خبره قرار گرفت كه فقهاى بزرگى با ايشان معاصر بودند.