6 - از واضحات است كه ترك معصيت در اعتقاد وعمل بى نياز مى كند از غير آن ؛ يعنى غير محتاج است به آن ، و او محتاجِ غير نيست ، بلكهمولِّد حسنات و دافع سيّئات است : (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاِْنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ.)(141) [يعنى ] عبوديّتِ تركِ معصيت در عقيده و عمل .
بعضى گمان مى كنند كه ما از ترك معصيت عبور كرده ايم !! غافلند از اينكه معصيت ،اختصاص به كبائر معروفه ندارد، بلكه اصرار بر صغائر هم كبيره است ؛ مثلاً نگاهتند به مطيع براى تخويف ، إ يذاءِ مُحرَّم است ؛ [و] تبسّم به عاصى براى تشويق ، اعانتبر معصيت است .
محاسن اخلاقِ شرعيّه و مفاسد اخلاق شرعيّه در كتب ورسائل عمليّه متبيّن شده اند.
دورى از علماء و صلحا سبب مى شود كه سارقينِ دين فرصت را غنيمت بشمارند و ايمان واهلش را بخرند به ثمنهاى بَخْس و غيرمبارك ، همه اينها مجرّب و ديده شده است .
از خدا مى خواهيم كه عيدى ما را در اعياد شريفه اسلام و ايمان ، موفقيّتِ به « عزم راسخِثابتِ دائم بر ترك معصيت » قرار بدهد كه مفتاح سعادت دنيويّه و اُخرويّه است ، تااينكه ملكه بشود ترك معصيت ؛ و معصيت براى صاحب ملكه ، به منزله زهر خوردن براىتشنه است يا ميته خوردن براى گرسنه است .
البتّه اگر اين راه تا آخر مشكل بود و به سهولت و رغبت منتهى نمى شد، مورد تكليف وترغيب و تشويق از خالق قادر مهربان نمى شد.
وَ ما تَوْفيقى إِلاّ بِاللَّهِ، عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ، وَ إِلَيْهِ أُنيبُ » .
وَ الْحَمْدُ لِلّهِ أَوّلاً وَ آخِراً،
وَ الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرينَ،
وَ اللَّعْنُ الدّائِمُ عَلى أَعْدائِهِمْ أَجْمَعينَ.
17 ربيع المولود 1419
مطابق با 21/4/1377
باسمه تعالى
كوچك و بزرگ بايد بدانيم : راه يگانه براى سعادت دنيا و آخرت ، بندگى خداىبزرگ است ؛ و بندگى ، در ترك معصيت است در اعتقاديّات و عمليّات .
[اگر] آنچه را كه دانستيم عمل نماييم ، و آنچه را كه ندانستيم توقّف و احتياط نماييم تامعلوم شود، هرگز پشيمانى و خسارت در ما راه نخواهد داشت .
اين عزم اگر در بنده ثابت و راسخ باشد، خداى بزرگ اولى به توفيق و يارى خواهدبود.
والسلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته ، والصلاة على محمّدٍ و آله الطّاهرين ، و اللّعن علىاعدائهم اجمعين .
آقاى مصباح مى گويد: آيت الله بهجت از مرحوم آقاى قاضى رحمه اللّهنقل مى كردند كه ايشان مى فرمود: « اگر كسى نماز واجبش رااول وقت بخواند و به مقامات عاليه نرسد مرا لعن كند!و يا فرمودند: به صورت من تفبيندازد. »
اول وقت سرّ عظيمى است (حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ)(142)
- در انجام نمازها كوشا باشيد.
خود يك نكته اى است غير از (أَقيمُوا الصَّلوةَ)(143)
- و نماز را بپا داريد.
و همين كه نمازگزار اهتمام داشته باشد و مقيّد باشد كه نماز رااوّل وقت بخواند فى حدّ نفسه آثار زيادى دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد.(144)
حجة الاسلام والمسلمين قدس ، يكى از شاگردان آيات الله بهجت مى گويد: « آقا هميشهسفارش مى كردند براى احياى شريعت نگذاريد سنّتها فراموش شود و عرفيّات يابدعتها جاى آن را بگيرد.
روزى فرمودند: مرحوم حاج شيخ مرتضى طالقانى (از استادان اخلاق و علماى بزرگ نجف، كه استاد اخلاق آقا نيز بوده است ) همراه با عده اى از علما از جمله آيت الله العظمىخوئى به افطار دعوت بودند، وقتى غذا آماده مى شود و همگى سر سفره مى نشينند حاجشيخ مرتضى طالقانى مى فرمايد: نمك در سفره نيست و اقدام بهتناول غذا نمى كنند. با اينكه بين مجلس افطاريّه تا آشپزخانه بسيار فاصله بوده (وظاهراً از خانه اى ديگر غذا مى آورده اند). به هرحال مرحوم طالقانى دست به غذا دراز نمى كند و ديگران حتى آيت الله خوئى نيز بهاحترام ايشان غذا شروع نمى كنند و طول مى كشد تا نمك را بيآورند. بعد از ختم جلسه وهنگام رفتن ، آيت الله خوئى خطاب به ايشان مى فرمايد: حضرت آقا، اگر شما به ايناندازه به ظاهر سنّت مقيد هستيد كه اگر كمى نمكتناول نكنيد غذا نمى خوريد، پس در اين گونه مجالس كمى نمك با خود همراه داشتهباشيد تا مردم را منتظر نگذاريد. آقاى طالقانى فوراً دست به جيب برده و كيسه كوچكىرا درآورده و مى فرمايد: با خودم نمك داشتم ولى مى خواستم سنّت اسلامى پياده شود ومتروك نباشد. »