نيز نزديكى آن به لبنان، مهد علماى تشيّع، بوده است.
پس از آنكه رازى وارد دمشق شد، آوازه علمى و دانش او سراسر شام رافراگرفت و زبانزد خاص و عام گرديددانشمندان و بزرگان شيعه و سنى به ديدنوى شتافتندابن كثير دمشقى مؤلفالبداية والنهايةگويد:
قطب رازى يگانه دانشمند در علم كلام و منطق و فلسفه بود، سالها پيشوارد شهر دمشق شد، من به ديدار وى رفتم، بيانى شيوا و دلنشين داشت وداراى مال و ثروت بود.روزى عالم شهير اهل سنت تاج الدين سبكى صاحبطبقات الشافعيهبا اودرمقام معارضه و مباحثه در آمد و چون او را اقيانوسى موّاج از علوم و فنون گوناگونيافت و توانايى رويارويى و طاقت مناظره با وى را نداشت نسبت جهل به وى داد.
رازى چند سال آخر عمرش را در دمشق مشغول تحقيق و تدريس، بويژه فلسفهو منطق بود و شاگردان زيادى از محضرش استفاده كردند.در همين جا بود كه فقيهبزرگ شيعه شهيد اول با رازى ملاقات كرد و از وى اجازه نقل روايت گرفت، بدينجهت قطب الدين رازى از مشايخ اجازه شهيد اول به شمار مى آيدشهيد خود دراين باره گويد:
در اواخر شعبان سال 766 در شهر دمشق با او ملاقات كردم، درياىخشك نشدنى دانش بوداز وى اجازه روايت خواستم، او اجازه آنچه راكه مجاز بود به من داد و در دوازدهم ذيقعده همين سال در دمشق رحلتنموددر فضاى قلعه بر او نماز خواندند، بسيارى از اعيان و بزرگان دمشقدر نماز بر جنازه او شركت كردند، خداوندرحمتش كند و روحش را مطهرگرداندآن گاه در صالحيه مدفون و سپس جسدش به مكان ديگر منتقل
1رك:طبقات الشافعيه، ابن شهبه، م 3 4، ص 287. 2.مجالس المؤمنين، ج2، ص 212؛بغية الوعاة، ج2، ص 281. 3رك: فهرست كتابخانه اهدايى مشكات به دانشگاه تهران،ج3، ص 347 350.