بزرگان ری جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
سپس علامه اجازه نقل و روايت تأليفات خود را و تأليفاتى كه در آنها مجاز بوده،به وى داده و در پايان نوشته است:نوشت بنده حقير فقير خداوند تعالى،حسن بن يوسف بن مطهّر حلّىنويسنده كتاب، در سوم شعبان المبارك سال 713 در ناحيه ورامين.شهيد اوّل، ميرسيد شريف جرجانى و سعد الدين تفتازانى، از شاگردان معروفرازى به شمار مى آيند.قطب الدين در پناه سلطان ابوسعيد، بويژه وزير دانشمند و فضل پرورش، غياثالدين محمد بن رشيد الدين فضل اللّه به تتبّع و تحقيق و تأليف پرداخت و دو كتابگرانسنگ خودشرح مطالعوشرح شمسيهرا به نام آن وزير دانش دوست نگاشت.پس از آنكه ابوسعيد وفات يافت و وزيرش غياث الدين در سال 736 به شهادترسيد و ديگر بازار علم و دانش چندان رونقى نداشت، گويا رازى اندكى از اجتماعكناره گيرى كرد و انزوا طلبيد.رازى در اواخر عمرش سال 763 به دمشق هجرت كرد و در آن ديار اقامت گزيد.از سال 736 يعنى سال شهادت غياث الدين تا زمان كوچيدن قطب به شام، ازچگونگى زندگانى وى اطلاع دقيقى در دست نيستگويا مدتى را در شهر گلستانتركستان مى زيسته، زيرا تحرير بخش فلسفه كتابالمحاكماتبه تاريخ دهم رجبسال 755 در شهر گلستان پايان پذيرفته استهمچنين طبق برخى شواهد مى توانگفت او در زمان سلطنت شاه شجاع كه مردى ادب پرور و شعردوست بود و به علمااحترام مى گذاشت مدتى از عمر خود را در شيراز سپرى كرده است.علت انتخاب دمشق از جانب او نيز به خوبى روشن نيست، شايد بتوان گفت،انگيزه انتخاب دمشق گرمى بازار تدريس و بحث و تحقيق و فضاى نسبتاً آزاد آنجا و