آراء - بزرگان ری جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بزرگان ری - جلد 1

محسن صادق

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1/67).قسمتى ديگرازبرزونامهباعنوان «سوسننامه» به كوشش ماكانبه ضميمهشاهنامهطبع خود او آورده شده است.اينضميمه بخشى ديگر ازبرزونامهرا نيز كه در بعضى از نسخه هاىشاهنامهراه يافتهبود، در بردارد (صفا، همانجا).

2.بيژن نامه، كه داستانى منظوم در احوال بيژن پسر گيو، پهلوان ايرانى است وبسيارى از ابيات آن از داستان بيژن و منيژه فردوسى برگرفته شده است (مثلاً نك :بيژن نامه، گ 4 الف، 15 الف، 26 ب، 49 ب؛ قس: فردوسى، 3/149، 160، 173،174، 198)نسخه اى از اين اثر بدون نام سراينده در موزه بريتانيا موجود است(ريو، شم199؛ مركزى، شم 1500)از اشاره اى كه شاعر در آخرين بيت آن به اثر

1Anquetil duPerron

2kosegarten

پس از مرگ ابوحاتم، اسماعيليان ايران دچار هرج و مرج شدند و بسيارى از آنانآيين خويش را رها كردندپس از او اسماعيليان مدتى سرگردان بودند و سرانجامرهبرى را به دو تن تفويض كردند: عبدالملك كوكبى در گرده كوه و اسحاق در رى(نظام الملك، 257)اين اسحاق ممكن است ابويعقوب اسحاق بن احمد سجزى(يا سجستانى) باشد (مق 331 ق / 943 م) كه شاگرد يا دوست ابوحاتم بود (نك:حسن، همان، 251 252،تاريخ، 471)اسفراينى جانشينان ابوحاتم را دو تنمى داند: محمد بن احمد نسفى در ماوراءالنهر و ابويعقوب سجزى در سيستان(همانجا).

ابوحاتم در برخى مسائل با دوست همكيش خود ابوعبدالله محمد بن احمدنسفى اختلافاتى داشت و كتابالاصلاحرا در اصلاح نظريات او كه درالمحصولآمده بود، نوشتابويعقوب اسحاق بن احمد سجستانى، شاگرد نسفى، در تأييدكتاب استاد خود،المحصول، اثرى به نامالنصرةتأليف كرد و بعدها حميدالدينكرمانى در كتاب خويش با عنوانالرياض فى الحكم بين الصادين صاحب الاصلاحو صاحب النصرةكوشيد كه بين آراء ابوحاتم و سجستانى موافقتى ايجاد كند (نك:49 50؛ نيز نك: ايوانف، همان،25، «مطالعاتى»،119)وى در بيشتر موارد حقرا به ابوحاتم داده و گه گاه نيز از سجزى دفاع كرده است (ايوانف، همانجا).

آراء

چنان كه ازلسان الميزانابن حجر مستفاد مى شود، ابوحاتم نخست از اسماعيليهنبود، اما به اين مذهب گرايش پيدا كرد و سپس از دعات اسماعيليه شد (همانجا)،اما اينكه ابن نديم مى گويد او نخست ثنوى بود، سپس دهرى شد و آن گاه به زندقه

1Studies...

/ 350