روح و ریحان

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

جلد 1 -صفحه : 372/ 215
نمايش فراداده

روا ندارد .

و از اين حديث شرافت دعاء كرب معلوم است ، و در حين احتضار از براى متوفّى نيزاستحباب دارد ، و حضرات ائمه در قنوت صلوات يوميّه و نوافل مى خواندند و علماء اعلاماز سابقين و لاحقين امر فرمودند ما را تا از قرائت و تلاوت دعاء مذكور غافل نشويم .

[مصاهرت حسن مثنى با فاطمه بنت الحسين عليه السلام]

و يكى از بزرگوارى حسن مثنى آن است كه مفتخر گرديد به مصاهرت جناب سيّدالشهداء عليه السلام عمّ اكرم افخم خود ، و جناب سيّد مظلومان او را مختار فرمود در قبول كردنو خواستن فاطمه يا سكينه ، پس فاطمه كه شبيه ترين زنان بود به فاطمه زهرا عليه السلام و درحسن و جمال مشهوره و شباهت به حورالعين داشت به وى مرحمت فرمودند ، و در كربلاحاضر شدند ، و جنگ كردند و جراحات كثيره بر بدن شريف ايشان رسيد و شهيد نشد

اسماء بن خارجه كه كنيه اش ابى حسّان است و برادر مادرش بود از عمر بن سعدخواهش كرد و او را از اسيران جدا كرده و جراحات او را مداوا كرد و در كوفه به روايتسابق با اهل بيت بوده است ، و سى و پنج سال از سنّ وى گذشت ، و در مدينه وفات كرد .

و وصيّت در حين وفات به برادر مادرى خود نمود با آنكه برادرش زيد حضور داشت .پس فاطمه بنت الحسين عليه السلام خيمه اى بر بالاى قبر او زد و يك سال تمام گريه كرد تا آنكهشبى هاتفى فرياد كرد :هَلْ وَجَدُوا ما فَقَدُوا ؟يعنى : آنچه را كه گم كردند آيا يافتند ؟ ديگرىدر جواب گفت :بَلْ يَئِسُوا فَانْقَلبُوا، يعنى : مأيوس شدند و برگشتند.و در كتب سنّيان است : فاطمه بنت الحسين عليه السلام بعد از رحلت حسن مثنى زوجهعبدالرّحمن بن عمرو بن عثمان بن عفّان شد و از وى محمّد ديباج متولّد گرديد .

و در«بحار»مروى است : فاطمه بنت الحسين عليه السلام بعد از نداء هاتف شعر