روح و ریحان

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

جلد 1 -صفحه : 372/ 242
نمايش فراداده

مِن القَتْلِ ».

و يكى يمين و قسم منكر است در صورتى كه دعواى مدّعى بر باطل باشد .

و يكى يمين مردوده است .

خلاصه اگر بتواند به وجه قليل مدّعى را راضى نمايد و قسم نخورد اگر چه باطل باشدممدوح است چنانكه حضرت سيّد سجّاد عليه السلام چهار صد دينار به حليله خارجيه كهمطلقه اش بود داد و نگذارد قسم بخورد .

خلاصه دامن اين سخن بدون مقصود دراز شد ليكن براى اهل ايمان التفات به اين گونهسخنان گاهى لازم مى شود ، البته از اين صفت ذميمه كه ترضيه نفس شوم امّاره استاحتراز كردن واجب است و به واسطه قسم دروغ رشته عمر را گسستن به حكومت عقلقبيح است .

[قصد هارون كشتن يحيى را]

خلاصه پس از چندى ابوالبحترى و محمّد بن حسن شيبانى كه هر دو مصاحب ابوحنيفه بودند به محضر هارون الرّشيد حاضر شدند هارون به ايشان گفت : شما چهمى گوئيد در اين عهدنامه و امانى كه براى يحيى نوشته ايم ، آيا صحيح است ؟ محمد بنحسن گفت : چون شما نوشته ايد صحيح است هارون از وى روى بگردانيد و بر او خشمكرد بعد از آن از ابوالبحترى سؤال نمود وى براى خوشنودى هارون گفت : تخلّف از آنجائز است و بر اين عهد و فائى نشايد ، هارون او را بنواخت و گفت :اَنتَ قاضِى القُضاةِ وَاَنتَاَعلَمُ بذلِكپس نسخه امان را به ابو البحترى داد و آب دهان بر آن بينداخت و حكم بهحبس يحيى كرد و او را به زهر شهيد نمود .

و مرحوم قاضى نوراللّه شوشترى اين بيت را از ابو فراس همدانى در معذرت هارونذكر كرده است :