روح و ریحان

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

جلد 1 -صفحه : 372/ 87
نمايش فراداده

يا حَبَّذا دَوْحَةً فىِ الخُلْدِ نابِتَةًما مِثْلُها نَبَتَتْ فىِ الخُلْدِ مِنْ شَجَرِاَلْمُصْطَفى اَصْلُها وَالْفَرْعُ فاطِمَةٌثُمَّ اللِقاحُ عَلىٌّ سَيِّدُ الْبَشرِ وَالْهاشِميّانِ سِبْطاها لَها ثَمرٌوَالشِّيْعَةُ الوَرَقُ المُلْتَفُّ بِالثَّمَرِ هَذا مَقالُ رَسُولِ اللّه ِ جاءَ بِهِأَهْلُ الرِّواياتِ فىِ المعالىمِنَ الخَبَرِاِنّى بِحُبِّهِم أرْجُو النَّجاةَ غَداًوَالْفَوْزَ مَع زُمْرَةٍ مِنْ اَحْسَنِ الزُّمَرِ

شأن نزول سوره مباركه كوثر

بدان جمعى از علماء تفسيردر شأن نزول سوره كوثر بيان فرمودند : چون ابراهيم فرزندحضرت نبوى صلي الله عليه و آله كه مادرش ماريه قبطيّه بود و هفده ماه از عمر شريفش گذشت در مدينهمنوره از دنيا رحلت فرمود و در بقيع مدفون گرديد مخالفين اظهار شادى و مسرّت نمودنداز آنكه آن جناب منقطع النّسل است و فرزندى ندارد ، بايد منتظر موت وى شويم ، و از اينمحنت عظمى نجات يابيم .

چون اين عقيده باطله و اقوال عاطله را بر حضرت رسالت صلي الله عليه و آله عرضه داشتند ظاهراً برملالت خاطر عاطرش افزود ، جناب احديّت جلّ شانه اين سوره را به جهت استمالت قلبشريفش نازل فرمود تا محزون نباشد .

و اين سوره را اوصاف مبالغه بسيار است : يكى تصدير به لفظ «اِنَّ» و يكى تذكير به لفظجمع كه دلالت بر تعظيم مى كند ، و يكى اخبار به لفظ ماضى كه مُشعر بر تحقّق وعد است ،و يكى اعطاء كه در آن تمليك است مانند اجر و ثواب ، و يكى لفظ «كوثر» كه مبالغه دركثرت است .

تمام اين فقرات اظهار مرحمت به آن جناب است ، و مخفى نباشد كه كريم اگر عطيّه