دشمنان گذاردند و كوچ نمودند .
وطالما شيّدوا دوراً لِتُحصِنَهُمففارقوا الدُّور والاهلين وانتقلوا
يعنى : چه در زمانهاى دراز خانه هاى بلند سخت براى نگاهدارى خودشان بنا كردند ،پس از آنها جدا شدند و از اهالى آنها چشم پوشيدند .اضحت مساكنُهم وحشاً معطّلةوساكنُوها إلى الاجداثِ قد رَحلوايعنى : محلّ سكناى ايشان به جهت نبودن سكنه معطّل مانده و ترسناك است و ساكنينآنها به سوى قبرها رفتند و مأوى گرفتند .
سَلِ الخَليفةَ اذ وافَت منيّتهُاَين الجُنودُ واين الخيل وَالخَوَلُ
مراد از « خليفه » پادشاه است ، و « موافات » رسيدن به چيزى است و « خَول » به فتحخاء حَشَمپادشاه است ، يعنى : بپرس از پادشاه چگونه مرگ او را رسيد و كجاستلشكر و اسبها و خدمتكاران او ؟ !اينَ الكُنُوز التى كانتَ مَفاتِحُهاتنوءُ بالعُصبة المُقوين لَو حَمَلوا
( حاشيه مؤلف رحمه الله ) .
حديث اول از كلمات اميرالمؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه 1/220 خطبه 111 ، اما مطلب دوم درمتن كاملاً ناخواناست و كلمات نگاشته شده استظهارى است البته حضرت سيدالشهداء عليه السلامهنگامى كه سر مبارك امام حسن مجتبى عليه السلام را بر لحد گذاشتند اشعارى خواندند كه از آن جملهاست :