بود ، و آنها حضرت صادق عليه السلام را قائم حق دانند ، و متمسّكند به اين حديث كه حضرتصادق عليه السلام فرمودند : « اگر كسى آيد و بگويد به شما مرا غسل و كفن و دفن كردند تصديقننمائيد » .
و مى گويند : اين حديث را عَنبقة بن مصعب روايت كرده است .
و بعضى از ايشان قرامطه اند ، و قرمطويه اسم مردى از اهل سواد است ، و مباركيّهخوانند ايشان را براى آنكه منسوبند به مبارك ، غلام اسماعيل بن جعفر عليه السلام ، و قرامطه رامى گويند از اخلاف مباركيّه اند .
و بعضى از ايشان را سبطيّه مى خوانند به جهت انتسابشان به يحيى بن ابى السّبط ،و آنها عبداللّه فرزند حضرت صادق عليه السلام را امام دانند .
و بعضى را فطحيّه خوانند ؛ از آنكه عبداللّه بن افطح رئيس ايشان در اين مذهب بودهاست .
و بعضى واقفه اند كه مختصرى از احوال آنها را در ذيل حال موسى بن جعفر عليه السلام نقلكرديم .
ليكن اشهر مذاهب شيعه مذهب زيديّه است ، و احوال ايشان را در ضمن احوال زيد بنعلى ذكر نمودم ، و آنها مى گويند : اعتقاد ما آن است كه اوّل ائمه حضرت امير عليه السلام است ،بعد از آن بزرگوار به اين ترتيب معتقدند : حضرت امام حسن عليه السلام ، بعد حضرت امامحسين عليه السلام ، بعد حضرت على بن الحسين عليه السلام ، بعد زيد بن على بن الحسين ، بعد محمّد بنعبداللّه بن حسن ، بعد برادرش ابراهيم ، بعد حسين بن على شهيد فخ ، بعد يحيى بن عبداللّه بن حسن ، بعد محمد بن اسماعيل بن ابراهيم بن حسن ، بعد قاسم بن اسماعيل بن ابراهيمبن حسن ، بعد حسن بن على بن حسن بن عمر بن على بن الحسين ، بعد يحيى بن حسين بنقاسم بن ابراهيم بن اسماعيل بن حسن ، بعد محمد بن يحيى بن حسين ، بعد احمد بن يحيىبن حسين ، بعد محمّد بن حسن بن قاسم بن حسن بن على بن عبدالرحمن بن قاسم بنحسن بن زيد بن حسن ، بعد پسر او حسن ، بعد برادر او على بن محمد ، بعد احمد بن