روح و ریحان

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

جلد 2 -صفحه : 428/ 383
نمايش فراداده

و بدين بيت بايد ختم نمود :خرد مومين قدم بر روى تفتهخدا مى داند و آنكس كه رفته

در معنى كلمه «حق» است

اما كلمه « حق » كه خبر حرف « انّ » است در كتاب و سنّت بسيار استعمال شده استكقوله تعالى : «حَقَّ عَلَيْهِمُ اْلْقَوْلُ »و «حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ »و «آتُوا حَقَّهُ »« إِنَّ هذَا لَهُوَحَقُّ اْلْيَقِينِ ».و اين كلمه بر حسب اختلاف موارد به معنى ثبوت و لزوم و وجوب و حفظ و مقابلباطل است ، و در اين گونه موارد همان معنى مقابل باطل و ثبوت ملحوظ مى شود چنانكهصاحب« مجمع البحرين »مى گويد در معنى «اْلْحَاقَّةُ * مَا اْلْحَاقَّةُ »: اسمى از اسماءقيامت و ساعت است از آنكه حواقّ امور ثابته و حقايق وقايع حسابيّه آن ثواب و عقاب ازوى متحقّق است ، پس مى گويند : معراج حقّ است يعنى : وقوعش حق است و صدقو يقين ، ثابت است چون ذات شريف خداوند سبحان كه اسم مباركش حق است كقوله :بحَقِّاللّه ِ لاَءَفْعَلَنَّ كَذا.

پس در عقايد حقّه اصطلاح شده است كه مى گويند : حق است براى نبوّت و تحقق اودر فقرات ادعيه و دعاى عديله اين عبارت در موردى كه محقِّق الوقوع و الوجود استبسيار استعمال شده ، و در وصاياى ائمه هدى قدس سرهما هم در فقراتى كه راجع به عقايد حقّهاست نيز كثير الاستعمال بلكه غالباً از شدّت وضوح و تحقّق تعبير به كلمه حق كرده اند .