و حضرت على بن الحسين عليه السلام مى فرمايد :« أَبْكِى لِظُلْمَةِ قَبْرِى، أَبْكِى لِضِيقِ لَحْدِى، أَبْكِىلِسُؤالِ مُنْكَرٍ وَنَكِيرٍ[إِيَّاىَ]، أَبْكِى لِخُرُوجِى عَنِ الْقَبْرِ عُرْياناً ذَلِيلاً خائِفاً حامِلاً ثِقْلِى عَلَى ظَهْرِى.»الى آخر ما قال سلام اللّه عليه.و در حديث مبسوط از جابر جعفى مرويست كه : حضرت باقر عليه السلام فرمودند كه:« ملكين بر كافر وارد مى شوند و هر دو سياهند و ازرق ، و زمين را با انياب خودشانمى شكافند ، و دو حدقه چشمشان مانند ديگ مس است ، و كلامشان چون رعد قاصف ،و چشمهايشان چون برق لامع پس روح ميّت به حنجره اش مى آيد ، آن گاه از خداو رسول صلي الله عليه و آله و امام و قرآن و قبله و در روايتى از اخوان هم سؤال مى نمايند ، چون نداند براو عمودى زنند كه از صداى آن چرنده ها برمند و ماهى ها به گل پناه آورند و شماهانمى دانيد » .
و خوب است الحال معنى « قبر » و « مقبره » را بدانى ، پس بدان :
مراد از قبر و مقبره محلّى است كه بدن انسان در آن مستور مى شود بعد از موت كقولهتعالى «ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ».قال فى« المجمع »:أى جَعَله ذا قبرٍ يُوارى فيه.
و اين مكرمتى است كه خداوند به كافّه بنى نوع انسان فرموده است كه به عكسحيوانات بدنهاى ايشان در طىّ خاك مقبور و مستور مى نمايد .