مردي ازلثامت طبع خسارتي درمال افتاد .
اونذركرد،چنان كه گشايشي در كارش آيدقوچي ذبح كند،مسكينان ودرويشان رااطعام دهدازقضاي روزگاركارو بارش به صواب شدوزندگي بروفق مرادگشت رندي به ذكاوت به نذروي تذكرداد .
اوگفت:نذرميكنم نذرسرم ،خودم مي خورم باپسرم .