پند

نسخه متنی -صفحه : 106/ 16
نمايش فراداده

نقش معلم

حكيم قاسمي ،معلم كرماني عصرقاجار،مردي سخن شناس وفاضل بود .

ازهمين روبه وي اديب كرماني مي گفتند:اماوي ازآزادمنشي وعشق به همنوع بهره اي نداشت .

كسي اورابامصيبتهاي استبدادآشنانكرده بود .

توده هاي انساني رابه هيچ مي شمردو آنان رالايق يك زندگي مناسب نمي دانست .

اوبراين باوربودكه مردم عادي بايد به خاطردرباريان ،شاه وآخوندهاي درباري رنج ببرندوكاركنند .

اوآزادي را براي مردم به مثابه زهري براي امنيت جامعه مي دانست واستبدادرابراي سلامت جامعه ضروري مي شمرد .

بي ترديدمعلمي باچنين انديشه هاي سخيفي شاگرداني خودپرست و دشمنان آزادي ورفاه عموم مردم تربيت مي كند .

يكي ازشاگردان اومحمدعلي ميرزا بودكه بعدابه سلطنت رسيدودشمن قسم خورده مشروطيت ،دموكراسي وآزادي بود .

اوبه توصيه حاكم كرمان وتاكيدظل السلطان مدتي معلم محمدعلي ميرزاي قاجار ـ محمد علي شاه بعد ـ درتهران بودومحمدعلي ميرزاراباروحيه خودپرستي بزرگ نمودوبا مثالهاي خودبه اوتلقين مي كردكه نبايدهيچ ارزشي براي مردم قائل باشدواين يك داستان واقعي ازاوست .

" ...

مي گوينديك روزبامحمدعلي ميرزاوتني چنداز درباريان صحبت مي كرد .

كبوتري دردست داشت ،روبه آنهاكردوگفت:اين كبوتر رامي بينيد؟گفتند:بلي .

دراين وقت كبوتررارهاكردتاازنظرناپديرشد .

گفت:حالاآن رامي بينيد؟گفتند:خير!بلافاصله كبوترديگري خواست وپرهاي بال آن رابامفراض قيچي كردوآن رارهاكرد .

كبوتربه زمين افتاد،زيراكه از پروازعاجزبود .

اين معلم كرماني ،روبه درباريان كردوگفت:ملت مثل اين كبوتراست ،نبايدپروبالش دادوآزادش گذارد!