پند

نسخه متنی -صفحه : 106/ 64
نمايش فراداده

نمازگزاران -عيبجو

چهارنفربراي نمازبه مسجدرفتند،ومشغول نمازشدند، دراين هنگام موذن مسجد،واردمسجدشد،يكي ازآنهادرنمازبه اوگفت اي موذن آياوقت شده بودكه اذان گفتي ؟دومي گفت آهاي درنمازسخن گفتي ونمازت باطل شد .

سومي به دومي گفت طعنه مزن ،خودت نيزدرنمازسخن گفتي ونمازت باطل شد .

چهارمي گفت شكرخداكه من درنماز،حرف نزدم .

آن چهارم گفت حمد الله كن من

درنيفتادم به چه ،چون آن سه تن

نمازهرچهارنفربه اين ترتيب باطل شد .

پس ازبرادر،غافل مباش كه عيبگوئي ،چه بساموجب گمراهي خودانسان ميشود،وعيبجوهابيشتردرراه گم مي افتند

پس نمازهرچهاران شد تباه

عيب گويان ،بيشترگم كرده راه

/بحارط قديم ج 6ص 746 .