پند

نسخه متنی -صفحه : 106/ 88
نمايش فراداده

منافقين -در-جهنم

آورده اندكه عبدالملك سالي بحج رفته بودبعدازفراق ازحج پرسيدكه درمكه معظمه دراين زمان زاهدترين وعابدترين خلقف كيست گفتند ابوحازم كه دراين دوران مثل اوكسي نيست پس اوراطلب كردوچون حاضرشدسلام كردعبدالملك برخاست وتواضع نمودواورادرپهلوي خودجاي دادسخن ازهرجا پرسيدوجواب شنيدبعدازآن گفت يامولانامراپندي ده ونصيحتي نماومثلي بگو ازكلام ملك علام تادلم نرم شودوبكارآخرت خودپردازم وكاراين جهان بسازم ابوحازم گفت پندي كه خواهي حقتعالي دركلام خودبيان فرموده ازآنجافراگيريد وبدان عمل كنيدچنانچه فرمود"ولارطب ولايابس الافي كتاب مبين "هرپندي و نصيحتي ومثلي وموعظه اي كه خواهيددرقرآن مجيدهست هيچ چيزي نيست كه ذكرو مثل آن ازخيروشردرقرآن نباشدعبدملكل گفت يامولاناشمابرمعاني قرآن استواريدچيزي ازقرآن بگوويدكه بدانعمل نمايم وراه آخرت يابم ابوحازم گفت اي پسرمروان توبتحقيق ميداني كه همه خلقراپيشحق تعالي بازگشت وايستادنست آنجاكه فرموده "فريق في الجنه وفريق في السعير"پس كس نداندكه ازچه قوم خواهدبود،ببازگشتن خودببهشت يادوزخ است وبحال خودنظركن كه خداي تعالي فرموده "وفي انفسكم افلاتبصرون " .

عبدلملك اين بشنيدوبگريست وگفت يامولاناهيچ توان دانستكه من ازكدام گروه باشم وبكدام سوروم ؟گفت حق تعالي اين رادركلام خودمثل آورده مگرآنرافراموش كرده ئي ؟گفت آن كدام است ؟ ابوحازگفت "ان الابرارلفي نعيم وان الفجارلفي جحيم "فرداي قيامت نيكوكاران راببهشت برندوبدكاران رابدوزخ كه وعده خدااست بموجب آيه كريمه گفت يا اباحازم اگرچه من مردبدكارم اماخويش رسول خدايم آياآن خويشي ونسبت با حضرت رسول "ص "درآن روزي سودي بمن دارد؟ابوحازم گفت "فاذانفح في الصور فلاانساب بينهم يومئذولايتسائلون "يعني وقتيكه صوردميده شددرآن روز هيچكس راازنسب ومنصب نپرسندوجاءوحشمت درآن روزبكارنيايدونفع ندهد .

گفت يااباحازم قرابت اگرسودي نكندشفاعت سودي دارد؟گفت اين را نيزدرقرآن مجيدفرموده است ،گفت دركدام آيه است ؟گفت "لايشفعون الالمن ارتضي " .

گفت اگرشفاعت سودي ندرادلطف ومرحمت پروردگاركجاست كه فرموده " لاتقنطوامن رحمه الله "ابوحازم گفت اينرانيزدركلام خودخبرداده است ، گفت دركجاست ؟گفت "رحمه الله قريب من المحسنين "يعني لطف ومرحمت پروردگارنزديك نيكوكاران است وبدكاران رانفع ندهدچنانچه فرموده "ان المنافقين في الدرك الاسفل من النارولن تجدلهم نصيرا"وازبراي نكوكاران فرموده "مثل الجنه التي وعدالمتقون "چون عبدالملك اين آيات مهديات برسبيل تمثيل ازقرآن مجيدازابوحازم بشنيدچون بيدبرخودبلرزيدوبگريست وبيهوش شد .

ابوحازم برخاست ورفت ،چون ساعتي برآمدعبدالملك چشم بازكردوگفت " فاين الطبيب "كجارفت طبيب كه علاج ميكردمرا؟گفتندبراخ خودبرفت ،ديگرهر چندجستنداورانيافتند .