جوانمردی

نسخه متنی -صفحه : 4/ 4
نمايش فراداده

درس جوانمردي

گويندكسي بودودعوي جوانمردي كردي .

گروهي ازجوانمردان به زيارت او آمدند .

اين مردگفت:اي غلام ،سفره بيار!نياورد .

دوسه باربگفت ،نياورد .

اين مردمان دريكديگرمي نگريستند،گفتند:جوانمردي نبودخدمت فرمودن به كسي كه چندين بارتقاضاي سفره بايدكرد .

غلام هنگامي كه سفره آورد،اين خواجه وي را گفت:چراسفره ديرآوردي ؟غلام گفت:مورچه هااندرسفره شده بودندواز جوانمردي نبودسفره پيش جوانمردان آوردن كه برآن مورچه باشدوازجوانمردي نبود مورچه راازسفره بيفكندن .

بايستادم تاايشان خودبشدندوسفره بياوردم .

همه گفتند:ياغلام ،باريك آوردي !چون تويي بايدكه خدمت جوانمردان كند .