حاضر جوابی

نسخه متنی -صفحه : 66/ 65
نمايش فراداده

خلعت خاقان

درعهدسلطنت خاقان ، حاكمي به خرمشهرمامورشده وازاوخدمتي نيكوبه ظهوررسيده بود .

كارگردانان حكومت وقت ،جريان امررابه خاقان عرض كردند .

اتفاقااواسطزمستان بودوخاقان پوستين ضخيمي برتن داشت .

به خاطرآنكه حاكم خرمشهرراموردالطاف ويژه قرار دهد،همان پوستين رابراي اوخلعت فرستاد .

زمستان رفت وبهاربه دنبالش و آفتاب درقلب الاسدجاي گرفت تاخلعت به حاكم رسيد .

آن زمانهارسم بودكه هروقت حاكمي ازشاه خلعت به حاكم رسيد .

آن زمانهارسم بودكه هروقت حاكمي ازشاه خلعت مي گرفت ،بايستي بلافاصله همان خلعت رابپوشدوبارعام بدهد .

خان حاكم ناچاردرهمان گرماي سوزان پوستين رابه دوش كشيدوعرقريزان درمجلس عام حاضرشد .

يكي ازرؤساي عشايروقتي خان رابدان هيات ديد،طاقت نياوردوپرسيد .

"خان عقلت كجاست ؟"حاكم جواب داد .

"درزيرپوستين گم شده است .