ابوحازم مكي به قصابي گذركردكه گوشت فربه داشت .
قصاب گفت:ازاين گوشت بستان !گفت:سيم ندارم .
گفت:ترازمان دهم .
گفت:من خويشتن رازمان دهم نيكوترازآنكه تومرازمان دهي ومن خودراآراسته گردانم .
قصاب گفت:لاجرم استخوانهاي پهلوت پديدآمده است .
گفت:كرمهاي گورراهم اين بس بود .