در زمانهاي قديم مثل زمان قابيل وهابيل رسم بودكه هركس قرباني خودراسركوهي ميگذاشت ،اگرآتشي ميامدوآن راميسوزاند،دليل قبولي قرباني بودوگرنه دليل ردقرباني به حساب مي آمد .
حجاج بن يوسف ثقفي ،استاندارخونخوار عبدالملك ،درعراق ازجنايتكاران بي نظيرتاريخ است .
اودرجنگ بامخالفان ، وقتي كه مخالفان به مسجدالحرام وكعبه ،پناهنده شدند،حرمت وقداست كعبه را زيرپاگذاشت ،وكعبه راآماج تيرهاقرارداد،ومنجنيقي نصب كرد،تا بواسطه آن كعبه راويران نمايد .
دراين هنگام صاعقه آسماني فرودآمدومنجنيق راسوزانيد .
ياران حجاج ،عبرت گرفتندوازتيراندازي به سوي كعبه ،خودداري نمودند .
حجاج ،به آنهاگفت ،اين صاعقه برضررشمانيست ،بلكه اين صاعقه همان آتشي است كه برقرباني واردميشودوآنراميسوزاند،كه دليل برقبولي قرباني شمااست .
/مجمع البحرين واژه حجج .