يزيد بن عبدالملك نهمين خليفه بني اميه بود ، در زمان خلافت سليمان بن عبدالملك هفتمين خليفه اموي به مكه براي شركت در مراسم حج رفت و كنيز زيبا روي حجاز حبابه را به چهار هزار دينار خريد .سليمان او را ابله دانست ، او آن كنيز را پس داد ، سپس يك ثروتمند مصري اورا خريد .ولي وقتي كه يزيد بر مسند خلافت نشست ، همسرش سعده بهاو گفت آيا از دنيا ديگر آرزوئي داري ؟ گفتاري ، حبابه آرزوي من است .سعده شخصي را فرستاد و حبابه را به چهار هزار دينار خريد ، وقتي حبابه خريداري شد و او را آوردند ، سعده ، وي را درپشت پرده نشاند و به يزيد گفت آيا آرزوئي داري ؟ اوگفت يك بار پرسيدي گفتم سعده ، پرده را برداشت و گفت اين حبابه شهوت پرستي يزيد به جائي رسيد كه بعد ازمرگ حبابه ، تا سه روز جنازه او را نگهداشت و با او آميزش كرد ، بزرگان خانواده اش آنقدر اصرار كردند تا او از لاشه حبابه دست برداشت ./ الاغ اني ج 13 ص 148 .