حاميان استبداد - حماقت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حماقت - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حاميان استبداد

ظلم وجنايت دوران استبداد سياه ناصرالدين شاه ،بي كفايتي مظفرالدين شاه وغارت وچپاول درباريان سرانجام كاسه صبرمردم ايران رالبريزساخت .

انقلاب مشروطيت آغازشدودراغلب شهرها مردم به مبارزه باعوامل استبدادپرداختند .

سرانجام فرمان مشروطيت صادرشد،اما محمدعلي شاه فرزندمظفرالدين شاه بامشروطيت موافق نبودوسعي داشت ايران رابه عصراستبدادبازگرداند .

آزاديخواهان به مقابله بااوبرخاستندوزماني نبرد بين طرفداران مشروطيت وحاميان استبدادبه اوج رسيد .

حاميان استبدادوطرفداران محمدعلي شاه ،درتهران عده اي ازافرادعقب افتاده ذهني واوباش راجمع نمودند وازآنهاخواستندكه درمقابل دريافت پول واستفاده ازمزاياي ديگر،باچوب و چماق به مجامع آزاديخواهان حمله كنندوآنان راموردضرب وشتم قراردهند .

يكي ازاين اوباش مزدوركه ازاستبدادحمايت مي كرد،لات بيشرمي به نام علي نيزه بود .

اينكه اوراعلي نيزه مي گفتنددوعلت داشت .

يكي اينكه ريشش بلندوتك تيز مانندنيزه بود،وسبب ديگرش رامي گويندچون ازاشخاص باج مي گرفت وباصطلاح "نيزه بند"مي زد،ازاين جهت اوراعلي نيزه مي گفتند:آقاي مهدي بامداد مؤلف كتاب "شرح حال رجال ايران "درباره بلاهت بي اندازه علي نيزه مي نويسد .

" درسال ‚پقمري به تحريك محمدعلي شاه ،عده اي ازقبيل سيدعلي آقاي يزدي وملامحمد آملي درميدان توپخانه چادري برپاكرده وعليه مشروطيت قيام نمودند .

واعظين ميدان عبارت بودندازسيدمحمديزدي معروف به "طالب الحق "برادرزاده سيدعلي آقاي يزدي وسيداكبرشاه روضه خوان ازسادات شيرازي وسيدعلي آقايزدي ،وبعد..

اونيزبه جرگه خودواردكردند ...

آقايان مزبورهريك بتناوب به منبرمي رفتند وعليه مشروطيت ومشروطه خواهان حرفهايي مي زدند .

مستمعين آنهاعبارت بودنداز جمعي ازافراداوباش واراذل محله چاله ميدان وسنگلج ،وعده اي ازمشروطه خواهان نيزدرميان جمعيت مزبورپراكنده بودند .

دراين هنگام نوبت به سيدعلي آقاي يزدي رسيدوبه منبررفت وخواست صحبت كند .

مشروطه خواهان جمعيت رابه صلوات فرستادن وامي داشتندونامبرده تامي خواست حرف بزند،يكي ازمشروطه خواهان همانطوركه درميان مردم معمول است ودرروضه خوانيهاعمل مي كنند،مي گفت:" قبرامام هشتم رادربغل بگيري ،صلوات بلندبفرست " .

خلاصه نام تمام دوازده امام عليهم السلام رابه فاصله چنددقيقه براي صلوات فرستادن ذكرمي كردند .

علي نيزه كه يكي ازلاتهاي چاله ميدان بوددرپاي منبرسيدعلي آقاايستاده بودوهر دفعه كه مشروطه خواهان صلوات مي فرستادندومانع صحبت سيدعلي آقامي شدند،او فحشهاهرزه وبسيارركيك به صلوات فرستادمي دادوسيدعلي آقانيزازبالاي منبر دادمي زند"مشهدي علي راآرام كنيد"واوآرام نمي گرفت ويك بندناسزامي گفت وصلوات هم قطع نمي گرديدوپشت سرهم فرستاده مي شد .

دراين هنگام علي نيزه با جوش وخروش زياده ازحد،بكلي ازكوره دررفت ورورابه حضاركرده ،چنين گفت:اين منبربااين آقايي كه روش ،رويش نشسته به هرجاي نابدترخواهدو مادرآن كسي كه ديگرصلوات بفرستد .

سيدعلي آقاوقتي اين گفتارعلي نيزه راشنيد فوراازمنبرپايين آمده ،پي كارخودرفت .

/ 151