حالات ساعد - حماقت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
حالات ساعد
آقاي ساعددروسطزمستان باهواپيما مسافرت مي كرد .ضمن راه خيلي سردش شد،ميهماندارراخواست وبه اوگفت "خانم مثل اينكه كاركنان هواپيماي شماچيزي سرشان نمي شود؟!ميهمانداركه ازاين گفته ي ساعدحيرت كرده بودپرسيد ."منظورتان چيست ؟"و"ساعد"جواب داد ."آخر ببينيد،دراين هواي سردزمستان كه ماداريم ازسرمامي لرزيم ،جلوي هواپيما چهارتا"پنكه "بزرگ روشن كرده اند!!"