انحراف كج انديش - حماقت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
انحراف كج انديش
"تاكلاس اول نظري درس خواندم وچون به علت مظنونيت در سرفت موتورسيكت مدتي بازداشت بودم ،ديگرنتوانستم ادامه تحسيل دهم ،ولي بايدشغلي رابراي خودانتخاب مي كردم ،پدرم راننده تريلي بود،من هم بعنوان كمك راننده مشغول بكارشدم وضعمان هم بدنبود،پول خوبي پيدامي كردم ،تا آنكه آن روزشوم فرارسيد .روزي كه يكي ازدوستانم كه ازبچه هاي قديمي محلمان بودوباهم خيلي دوست بوديم به پيشنهادسرقت ازيك منزل راداد،ابتدمي خواستم نپذيرم ،ولي بعلت غرورجواني واينكه فكرمي كردم نپذيرم وبه همراه او نروم ،مراترسومي خوانند،پذيرفتم ،تحريك اوباعث شدكه به اين كاررو بياورم ،موضوع رابابرادرم نيزدرميان گذاشتم ،اوهم پذيرفت .وقتي براي سرقت واردخانه شديم باصاحبخانه درگيرشديم كه نهايتامنجربه قتل اوشد، مدتي فراري بوديم ،بااينكه بعدازشش ماه ماررادستگيركردندوحالامن بعنوان معاونت درقتل وبرادرم بعنوان شركت درقتل عمددرزندان بسرمي بريم ومتظرحكم دادگاه هستيم .من ازهمه جوانان مي خواهم كه حواسشان جمع باشددر انتخاب دوست چشمشان رابازكننداگرخلافي رامرتكب شوندمواظب باشندباتكرار اشتباهات جرمشان راسنگين ترنكنند ./مجله جوانان ،5آبان ماه ،سال 1365، شماره 1018صفحه 33