شاکي در دادگاه - حماقت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
شاکي در دادگاه
قاضي محكمه گوشهايش خوب نمي شنيد،اتفاقامحاكمه دونفربعهده اومحول شدكه آنهاهم مثل خودش كربودند!مرداولي بعنوان شاكي روبقاضي كردوگفت:اين مرمبلغي بمن بدهكاراست ونمي دهد،ازشماتقاضادارم وادارش كنيدپول مرابدهد .دومي فرياد زد .آقاي قاضي اين مرددروغميگويد .هرگزسگ من پايش راگازنگرفته !قاضي مدتي خاموش ماندوبعدروبه آن دونفركردوگفت:من مانعي نمي بينم كه شمادر شركني كه تشكيل داده ايد،بهمكاري خودادامه دهيد!