من ولش كردم اوول نمي كند - حماقت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حماقت - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

من ولش كردم اوول نمي كند

معلمي ازبينوايي درفصل زمستان لباس نخي نازك پوشيده بود .

اتفاقاخرسي راسيل ازكوهستان درربوده بود،ميگذرانيدوسرش در آب پنهان .

كودكان پشتش راديدندوگفتنداستاداينك پوستيني دررودخانه افتاده است وتراسرماست ،آنرابگير .

استادغايت احتياج وسرمابه روخانه پريدكه پوستين رابگيرد،خرس چنگال تيزخوددروي زد .

استاددرآب گرفتار خرس شد .

كودكان بانگ ميداشتندكه اي استادياپوستين رابياورواگرنميتواني رهاكن وبيا .

گفت :من پوستين رارهاميكنم .

پوستين مرارهانمي كند،چه چاره كنم ؟/ فيه مافيه

/ 151