نتيجه -طمع - حماقت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
نتيجه -طمع
زغن پرنده موشگيرصحرائي است كه كوچكترازكلاغمي باشد،چندروز يك پرنده زغن درصحرائي گرسنه ماندوهرچه سعي كردغذائي براي خودنيافت ،تا اينكه براي يافتن غذا،كنارجويباري كه درآن صحرابودآمده ومانندشكارچيها دركمين قرارگرفت ،تاشكاري بدست آورد،دراين ميان يك ماهي كوچك درميان آب جوي ازكناراوگذشت ،زغن برجست واورابه منقارگرفت .ماهي بازبان گريه وزاري گفت من پيكركوچكي دارم ،خوردن من توراسيرنمي كند،اگرازمن بگذري ،من به توقول مي دهم كه هرروزدوماهي قوي وفربه رادرهمين محل از كنارچشم توعبوردهم ،تايكايك آنهارابگيري ونوش جان كني ،اگربه راستي به گفتارم اطمينان نداري ،مراسوگندشديدده تاآنچه راگفتم انجام دهم .زغن گفت :بگوبه خدا،تااين جمله راگفت ،منقارش بازشدوماهي ازمنقارباز شده اوگريخت وخودرابه آب انداخت وفراركرد ./ازداستانهاي كليله ودمنه .