بيمار ساده لوح - حماقت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
بيمار ساده لوح
مردساده لوح بيماري نزدپزشك آمدتاپس ازمعاينه دستوري بدهد،دكترطبق معمول دستوراتي به اودادوچون آخرين بيمارش بودجلوترازبيمارازمحكمه خارج شد،روزبعدوقتي كه واردمحكمه شدپيش خدمتش گفت ازديروزآخرين بيمارشمادرآب انبارنشسته وخارج نمي شود .وقتي دكتربسراغش آمدديدكردن خودرابشيرآب انباربسته است به اوگفت اين چه كاريست بيمارگفت اين طبق دستورشماست مكرخودتان ديروزنگفتيدتاسه روز خودرابشيرببند .