شاگرد-عجول - حماقت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حماقت - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شاگرد-عجول

پيرزني پسرجوانش رابه نزد آهنگري فرستادتاآهنگري بياموزد .

پسرمدتي پيش آهنگركاركردتااين كه روزي ازدست استادبه تنگ آمدوبعدازكتك كاري نزدمادرش رفت وگفت مادرمن ديگربه آهنگري نميروم .

مادرعلت راپرسيدپسربه مادرش گفت من حالاديگر آهنگري بلدم .

مادرش پرسيدخوب تعريف كن .

پسرگفت آهن رادرون كوره ميگذاريم تاگداخته گردد .

آنگاه باپتك سنگين روي آن ميكوبيم اگردرازشدديلم ميشوداگرپهن شدبيل .

اين مثل راموقعي بكارميبرندكه بخواهندبگويندكسي ادعاي يادگيري كاري رادارددرحالي كه اين طورنيست .

تمثيل ومثل ج دوم

/ 151