جنايات پطر اول
پتراول كه مورخان روسي اوراپتركبيرمي نامندانساني بود باانديشه هاي متضادواعمال شگفت:وي گاه آنچنان بيرحم مي شدكه فرمان قتل صدها نفربيگناه راصادرمي كردوگاه آنچنان دلرحم كه حاضربه مرگ پرنده اي نبود .
ميرژوسكي درباره اومي گويد .
"همين آدم كه اقلاصدهزارنفرراكشت ودرهرمدرسه دونفرقزاق بيرحم گذاشت تاشاگردان بيگناه راتازيانه بزنند،نتوانست آزار شدن يك پرنده راتحمل كند .
روزي درقصرسلطنتي ،يكي ازعلماي آلمان درحضوروي براي ملكه فشارهواراتوضيح مي داد .
آنگاه نوبت آزمايش فرارسيدووي به آزمايش پرداخت .
اوگنجشكي رادرشيشه انداخته ،بتدريج هواراازدرون ظرف بيرون مي آوردتاامپراتريس ياملكه ببيندكه حيوان بيچاره ازبي هوايي چگونه مي ميرد .
همين كه پتراول ديدگنجشك بسرعت پرمي زندوبه سكرات موت افتاده است ،فرياد زيد .
بس است !اين حيوان بدبخت كاري نكرده وكسي رانيازرده ،زودآن را رهاكنيدكه برود .
"والبته اين شخص كه اينقدرپرعطوفت ودلرحم بود!پسرخود آلكسي پترويج پ،پپرادرزيركنجه كشت !