آورده اندكه هارون الرشيدخوابي ديد،چنان نمودكه دندانهاي اودرازشدي وازدهان اوبيرون افتادي .
ازمعبران تعبيركنندگان خواب پرسيد .
يكي گفت:زندگاني اميردرازيادكه اقرباي نزديكان توبميرند .
هارون ازاوبغايت برنجنيد .
فرمودكه اوراصدچوب زدند .
پس معبرديگري حاضر آوردوازوي پرسيد .
گفت دليل كندكه اميرالمؤمنين راعمردرازخواهدبوددر دولت وخلافت ،وبيش ازاقرباي خودزندگاني وعمريابد .
هارون خوشدل گشت و گفت:اين همان سخن است كه اوگفت ،لكن اين ادب نگاه داشت وبه عبارتي خوش گفت:پس فرمودكه اوراصدديناربدادند .
واگرچه دراصل ،هردويكي بوداما آن كه به ادب نگفت ،چون ادب خورد .