دفع مزاحم - سخن نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
دفع مزاحم
لردبيكونسفيلد وزيرخارجه انگلستان درزمان صدارت بيسمارك به آلمان رفته بود .روزي بيسمارك اورابه منزل خوددعوي كرد .لردبيكونسفيلدكه ازمصاحبت باصدراعظم آلمان خوشش آمده بودمدتي درمنزل اوماند .آنهادرملاقات خودازهردري سخن گفتند: ازجمله وزيرخارجه انگليس پرسيد .شماباآدمهاي مزاحمي كه نزدتان آمده وبا حرفهاي بي سروته وقتتان راتلف مي كنند،چه معامله اي مي كنيدتاشرشان راازسرباز كنيد؟بيسمارك درجواب گفت:خيلي ساده است !من به پيشخدمت خوددراين باره دستورات لازم راداده ام واوبه محض آنكه ديدآدم سمجي بيش ازحدوقت مرا گرفته است ،پيش من مي آيدومي گويدامپراتورشمارابفوريت احضاركرده اند .هنوزاين حرف ازدهان بيسمارك كاملاخارج نشده بودكه پيشخدمت نزداوآمدوگفت:قربان ،امپراتورشمارابفوريت احضاركرده اند .