براي نهادن چه سنگ وچه زر - سخن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سخن - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

براي نهادن چه سنگ وچه زر

يكي زهره خرج كردن نداشت

زرش بودوياراي خوردن نداشت

نه خوردي كه خاطربرآسايدش

نه دادي ،كه فردابه كارآيدش

شب وروزدربندزربودوسيم

زروسيم دربند مردلئيم

بدانست روزي پسردركمين

كه ممسك كجاكردزردرزمين

زخاكش بر آوردوبربادداد

شنيدم كه سنگي درآنجانهاد

پدرزاروگريان همه شب بخفت

پسربامدادان بخنديدوگفت:زرازبهرخوردن بوداي پدر

زبهرنهادن چه سنگ وچه زر

زراز سنگ خارابرون آورند

كه بادوستان وعزيزان خورند

زراندركف مرد دنياپرست

هنوزاي برادربه سنگ اندرست

چودرزندگاني بدي باعيال

گرت مرگ خواهندازايشان منال

بخيل توانگربه ديناروسيم

طلسمست بالاي گنجي مقيم /بوستان سعدي

/ 74