سحرخيزان - سخن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سخن - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سحرخيزان

دوش وقت سحرازغصه نجاتم دادند

واندرآن ظلمت شب آب حياتم دادند

بيخودازشعشعه پرتوذاتم كردند

باده ازجام تجلي صفاتم دادند

چه مبارك سحري بودوچه فرخنده شبي

آن شب قدركه اين تازه برانم دادند

بعدازاين روي من آينه وصف جمال

كه درآنجاخبراز جلوه ذاتم دادند

من اگركامرواگشتم وخوشدل چه عجب

مستحق بودم واينهابه زكاتم دادند

هاتف آن روزبه من مژده اين دولت داد

كه بدان جوروجفاصبر وثباتم دادند

اين همه شهدوشكركزسخنم مي ريزد

اجرصبريست كزان شاخ نباتم دادند

همت حافظوانفاس سحرخيزان بود

كه زبندغم ايام نجاتم دادند

/ 74