انفاق -بر-محرومان - سخن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سخن - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انفاق -بر-محرومان

برزگري پند بفرزند داد

كاي پسر ، اين پيشه پس از من تراست

مدت ما جمله بمحنت گذشت

نوبت خون خوردن و رنج شماست

كشت كن آنجا كه نسيم و نمي است

خرمي مزرعه ، ز آب و هواست

ميوه دهد شاخ ، چو گردد درخت

اين هنر دايه باد صباست

هر چه كني كشت ، همان بدروي

كار بد و نيك ، چو كوه و صداست

نان خود از بازوي مردم مخواه

گر كه تو را بازوي زور آزمايست

سعي كن ، اي كودك مهد اميد

سعي تو بنا و سعادت بناست

تجربه ميبايدت اول ، نه كار

صاعقه در موسم خرمن ، بلاست

گفت چنين ، كاي پدر نيك راي

ساعقه ما ستم اعنياست

پيشه آنان ، همه آرام و خواب

قسمت ما ، درد و غم و ابتلاست

از غم باران و گل و برف و سيل

قامت دهقان ، بجواني دوتاست

سفره ما از خورش و نان ، تهي است

درده ما ، بس شكم ناشتاست

گه نبود روغن و گاهي چراغ

خانه ما ، كي همه شب روشناست

پير جهانديده بخنديد كاين

قصه زور است ، نه كار قضاست

ما فقرا ، از همه بيگانه ايم

مرد غني ، با همه كس آشناست

خوابگه آنرا كه سمور و خزاست

كي غم سرماي زمستان ماست

هر كه پشيزي بگدائي دهد

در طلب و نيت عمري دعاست

تيره دلان را چه غم از تيرگيست

بي خبران را ، چه خبر از خداست

/ پروين اعتصامي

/ 74