اوس وخزرج ،دوقبيله بزرگ ،درمدينه بودند،وسالهاباهم جنگ و دشمني داشتند،سرانجام باهجرت پيامبرص به مدينه ،وقبول اسلام آنها،در پرتورهبريهاي خردمندانه رسول اكرم ص باهم متحدشده وباكمال صميميت به هم نزديك شدند،وجنگهاي خونين دههاسال آنهامبدل به صفاوبرادري گرديد .
روزي يكي ازيهوديان كه سن پيري رامي گذاندوبنام شاس بن قيس خوانده مي شد،ازكنار اجتماع مسلمانان ردشد،آنهارادركمال صميميت ديد .
اوباديدن اين پيوند مقدس ،حتي بين اوس وخزرج ،ناراحت شد،وبراي خودوهمكيشانش كه ثروت اندوزان حجازبودنداحساس خطرنمود،ودرفكرطرح نقشه اي افتادكه به اين پيوند ضربه بزند .
او،يكي ازجوانان يهودرااجيركرد،كه نزداوس وخزرج برودو جنگهاي خونين آنهارابيادآنهابياورد،وآتش خاموش شده راشعله ورسازد .
آن جوان به اجراي اين طرح ،همت كرد،وبامهارت خاصي ،درميان اوس وخزرج ، نشست ،وبطورمرموز،جنگهاي سابق رابه يادآنهاانداخت ،كاربجائي رسيد، كه كينه هاي سابق ،بجوش آمده ،وشنيده شدكه افرادي ازهردوطائفه ،تقاضاي شمشيركردند،وفريادالسلاح ،السلاح شمشير،شمشيربلندشد .
چيزي نمانده بودكه آتش جنگ بين آنهاشعله ورگردد،كه پيامبرص ازجريان آگاه شد،وبي درنگ نزد آنهارفت وباسخنان مدبرانه ومهرانگيزخودآنهارابيدارساخت ،وآنها آنچنان تحت تاثيرسخنان پيامبرص واقع شدند،كه زارزارگريه مي كردند .
به اين ترتيب نقشه خائنانه پيريهودي كه به دست يك جوان يهودي ،احراشده بود،خنثي گرديد .
ودراين هنگام چهارآيه آيه تاپ پسوره آل عمران نازل گرديد،كه دو آيه اول ،يهوديان راسرزنش كردودردوآيه آخر،به مسلمين ،هشدارداد،ودر آيه پ پچنين مي خوانيم "وكيف تكفرون وانتم تتلي عليكم آيات الله وفيكم رسوله ومن يعتصم بالله فقدهدي الي صراطمستقيم " .
چگونه امكان داردكه شماكافر گرديد،بااينكه آيات خداقرآن برشماخوانده مي شود،وپيامبراودرميان شما است ،وهركس كه به خداتمسك كند،به راه راست ،هدايت شده است .
اين آيه ،همچنان درجهان ،طنين اندازاست ،كه تاقرآن ورهبرحقيقي درميان شما است ،شمادرراه تكامل قرارگرفته ايد،وديگرهيچ عذري براي انحراف واختلاف نداريد