تفسیر نور سوره هود

محسن قرائتی‏

نسخه متنی -صفحه : 123/ 18
نمايش فراداده

آيه: 18 وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أُوْلَـئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ هَـؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ

ترجمه:

و كيست ستمكارتر از آنكه بر خداوند دروغ مى بندد؟ آنان )در قيامت( بر پروردگارشان عرضه مى شوند و شاهدان )آن روز انبيا و فرشتگان( خواهند گفت: اينها همان كسانى هستند كه بر پروردگارشان دروغ بستند. بدانيد، لعنت خدا بر ستمگران باد.

نكته ها:

دادگاه قيامت، گواهان بسيار دارد:

الف: خداوند، كه شاهد بر همه ى اعمال ماست. انّ الله على كل شيىٍ شهيد (400)

ب: پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله. فكيف اذا جئنا من كل امّةٍ بشهيد و جئنا بك على هولاء شهيداً (401 ) چگونه است حال آنها در آن روز كه براى هر امّتى گواهى بياوريم و تو را گواه بر آنها قرار دهيم.

ج: امامان معصوم عليهم السلام. و كذلك جعلناكم امّةً وسطاً لتكونوا شهداء على الناس (402) ما شما را امّت ميانه قرار داديم تا گواه بر مردم باشيد. طبق روايات مراد از امّت، امامان معصومند، زيرا ساير افراد امّت، از علم و عصمت لازم براى گواهى در آن روز برخ وردار نيستند.

د: فرشتگان. و جاءت كل نفس معها سائقٌ و شهيد (403) در قيامت همراه هر انسانى دو فرشته مى آيد، يكى او را سوق مى دهد و يكى شاهد بر اوست.

ه : زمين. يومئذ تحدّ اخبارها (404) در قيامت زمين اخبار خود را بازگو مى كند

و: وجدان. اقرء كتابك كفى بنفسك اليوم عليك حسيباً (405) نامه ى عملت را بخوان و خود قضاوت كن كه با تو چه برخورد شود.

ز: اعضاى بدن. يوم تشهد عليهم السنتهم و ايديهم و ارجلهم (406) روز قيامت زبان و دست و پا به سخن آمده و عليه انسان گواهى مى دهند.

ح: زمان. امام سجّادعليه السلام در دعاى ششم صحيفه مى فرمايد: هذا يومٌ حادثٌ جديد و هو علينا شاهدٌ عتيد امروز روز جديدى است كه در قيامت گواه اعمالى است كه در آن انجام مى دهيم.

ط: عمل. وجدوا ما عملوا حاضراً (407) در قيامت اعمال انسان تجسّم يافته و در برابر او نمودار مى شوند.

سؤال: قرآن در مورد گناهان بسيارى كلمه ى اَظلَم را بكار برده است، در حالى كه بزرگ ترين ظلم ها بايد يكى باشد، نه چند تا؟

پاسخ: گرچه اين تعبير در پانزده مورد بكار رفته است، امّا همه ى آنها مربوط به انحرافات فكرى اعم از شرك، افترا، كتمان حقّ و جلوگيرى از راه و ياد خداست. بنابراين بزرگ ترين ظلم ها، ظلم فكرى و فرهنگى و اعتقادى است.

قرآن در اين آيه و چند آيه ى بعد، سيما و سرنوشتِ شخص افترازننده بر خداوند را چنين بيان مى كند: ظالم ترين افراد است، از الطاف الهى محروم است، به قيامت ايمان ندارد، حقائق را تحريف مى كند، راه خدا را مى بندد، نه در دنيا قدرت فرار از سلطه ى الهى را دارد و ن ه در قيامت ياورى، عذابش چند برابر، عمرش بر باد رفته، كوشش هايش تباه گشته و نفس و جان باخته است.

پيام ها:

1- افترا بر خداوند، بزرگ ترين ظلم هاست. نويسندگان و گويندگان مذهبى، مراقب گفتار و نوشتار خود باشند. و من اظلم ممن افترى على اللّه

2- بزرگى و زشتى ظلم، بستگى به متعلّق آن دارد. اظلم ممّن افترى على اللّه

3- در قيامت پرده ها كنار مى رود و امرى پنهان نمى ماند.يعرضون على ربّهم

4- در قيامت گواهان بسيارى شهادت خواهند داد، پس مراقب كار خود باشيم. و يقول الاشهاد

400-حج، 17.
401-]]. نساء، 41.
402-بقره، 143.
403-ق، 21.
404-زلزال، 4.
405-اسراء، 14.
406-نور، 24.
407-كهف، 48.