به سوى فرعون و اشراف قومش )فرستاديم(، پس آنها )بجاى پذيرفتن دعوت موسى ،( از فرمان فرعون پيروى كردند، در حالى كه فرمان فرعون مايه ى رشد )و نجات( نبود.
تعداد آياتى كه در قرآن مجيد درباره ى حضرت موسى عليه السلام و قوم بنى اسرائيل وارد شده، در مورد هيچ پيامبر و امّت ديگرى نيامده است، زيرا از اين حضرت بيش از يكصد و سى مرتبه و در بيش از سى سوره نام برده شده است كه خلاصه ترين آنها در اين سوره است.
كلمه ى سُلطان، به معناى سلطه است. گاهى به سلطه ى ظاهرى گفته مى شود و گاهى در سلطه ى منطقى و استدلالى بكار مى رود.
1- ادّعاى نمايندگى از جانب خدا بايد همراه نشانه ودليل باشد.أرسلنا موسى باياتنا وسلطان مبين
2- منطق و معجزه ى انبياعليهم السلام براى همه ى مردم، روشن و قابل فهم است.مبين
3- از مهم ترين فلسفه ى بعثت انبياعليهم السلام، طاغوت زدايى، آزادى و رهايى انسان ها از قيد بندگى ديگران است.الى فرعون
4- بسيارى از مردم، پيروان طاغوت ها بوده اند.فاتّبعوا امر فرعون
5 - بايد شعارهاى تبليغاتى طاغوت ها را خنثى كرد.
چون فرعون به دروغ اظهار مى داشت كه من شما را جز به راه رشد هدايت نمى كنم؛ و ما اَهديكم الاّ سبيل الرشاد (492) ، لذا خداوند در اين آيه در مقام جواب مى فرمايد: و ما امر فرعون برشيد
6- هميشه علم و شناخت به تنهايى عامل دورى از انحراف نيست. )موسى حقّ را با دليل و برهان، براى مردم روشن مى كرد، ولى فرعون مردم را به انحراف دعوت مى كرد و مردم از او فرعون پيروى مى كردند(
492-غافر، 29.