ایران در بند

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

نسخه متنی -صفحه : 57/ 17
نمايش فراداده

عليرغم نشانه هاى حاكى از بحرانهاى اقتصادى، در داخل كشور شاه براى تسريع پيشرفت اقتصادى اعمال فشار مى نمود.

با نزديك شدن زمان خروج انگلستان از خليج رويارويى باعراق در مورد شط العرب، شاه بخش اعظم توجه خود را به آمادگى نظامى ايران معطوف داشت، و علاقه ئ وى براى كسب سيستمهاى دفاعى بيش از پيش افزايش پيدا كرد.

طى يك خانه تكانى نظامى بيش از 50 افسر عاليرتبه، از جمله رئيس ستاد فرماندهى كل، فرمانده ئ نيروى زمينى و هفت نفر از هشت فرمانده ئ نيروى دريائى، بازنشسته و افسران جديدى به جاى آنان منصوب شدند.

رياست حديد فرماندهى كل يعنى ژنرال فريدون جم، به سمت عاليرتبه ترين مشاور شاه منصوب گرديد.

ليكن ژنرال خاتمى فرمانده ئ نيروى هوايى از موضع نيرومند قبلى خود برخوردار بود.

انتصاب رياست ستاد واجد صلاحيت و شايسته براى اولين بار در تاريخ اخير ايران، نشانگر ميزان اعتماد شاه نسبت به امنيت و بقاى موضع خود مى باشد.

با افزايش مشاركت گروه نخبگان در صنعتى سازى ايران به جاى مشاغل سياسى، و با گسترش منافع و كاميابيهاى اقتصادى، و با جلوه دادن شاه به عنوان فردى خير و نيك در روستاها توسط انقلاب سفيد، شانس بقاى شاه بيشتر و شده بود.

تلاش وسيعى صورت گفته بود تا با تبليغ پيرامون فعاليتهاى خيريه و امور داخلى ديگر به سلطنت وجهه ئ انسانى بيشترى داده شود.

ملكه بخاطر صميميت بى شائبه اش از محبوبيت بسيار برخوردار شده بود و چنين به نظر مى رسد كه پس از مبادرت وى در برابر چاپلوسيهاى دربارى و سخنرانيهايش در مورد حراست از موروثات فرهنگى كشور به وى اجازه داده مى شود تا نقش بيشترى را رد ادامه ئ امور مملكت به عده گيرد تا بتواند براى ايفاع نقش احتمالى خود به عنوان نايب السلطنه آماده شود.

ليكن محبوبيت خاندان سلطنتى هنوز قادر نيست جانشين اقتدار شاه براى ابقاع سلطنت گردد، و مسئله حراست از آن در صورت بركنارى شاه از صحنه هنوز لاينحل باقيمانده است.

3 اوضاع اقتصادى رشد سريع اقتصادى ايران بدون وقفه ادامه دارد، ليكن حرارت و شدت حاصله نشان مى دهد كه كاهش معتدلى ممكن است به دنبال داشته باشد.

برنامه ريزان اقتصادى براى مقابله با فشارهاى موجود آماده شده و انتظار مى رود كه پيشرفت مداوم اقتصادى زيربناى ثبات اقتصادى كشور را تشكيل دهد.

طى سال ايرانى كه در تاريخ 31 مارس خاتمه يافت و اولين سال برنامه ئ عمرانى چهار ساله مى باشد، رشد توليد ناخالص ملى به 10/3% افزايش يافت و براى جمعيت 28 ميليونى ايران، درآمد سرانه اى معادل 300 دلار را به همراه داشت.

در شش ماهه ئ اول سال 1969، صادرات نفتى، پروژه هاى ساختمانى، توليد داخلى، سطح اشتغال، و ميزان سرمايه گذاريها همچنان بالا بود.

ميزان برداشت محصول نسبتاہ خوب بود، ولى ميزان برداشت در محصولات مولد نقدينگى به استثناى پنبه در مقايسه با برداشت در سال 1968 پائين بود.

پيشرفت گرچه در بعضى مواد كندتر بود، ولى در زمينه پروژه هاى صنعتى از قبيل مجتمع پتروشيمى كه به مرحله توليد رسيد، خط لوله گاز، كارخانه ذوب آهن، و كارخانه هاى توليد تراكتور و ماشين آلات ادامه داشته است.

برنامه هاى تهيه شده مى تواند موجبات افزايش در زمينه كشاورزى صنعتى را فراهم آورد.

نكته نگران كننده اين است كه كنترل پولى سال 1968 قادر به كاهش فشار ناشى از تورم نبوده است.

هنگامى كه شاخص هزنيه زندگى كه خود نيز از نظر كلى بسيار عجيب و غريب بود 3/2 % افزايش قيمت در دوره بين 21 مارس تا 21 ژوئن 1969 در مقايسه با همان دوره از سال گذشته رانشان نمى داد، بانك مركزى بار ديگر اقداماتى را درجهت محدود سازى نقدينگى با افزايش ميزان بهره، ذخاير مورد نياز بانكهاى بازرگانى، و حداكثر بهره بردارى براى سپرده هاى مدت دار و پس انداز انجام داد.

نكته نگران كنند، ميزان ذخاير ارزى خارجى روبه كاهش بود كه در مارس 1969 معادل 15 ميليون دلار ارز آزاد خارجى را نشان مى داد.

با رسيدن سطح ذخاير ارزى در ماه ژوئن به سطح 45 ميليون دلار وضع تا حدودى بهتر شده بود و نشانگر آن بود كه سازمان برنامه به بدهيهاى خارجى توجه بيشترى معطوف داشته و در زمينه ئ دريافت وامها با احتياط بيشترى عمل مى كند.

كمبود داخلى پول نيز براى دولت مشكل ايجاد كرده بود، چون دولت عليرغم ميزان بالاى قروض داخلى تورم از قادر به تاعمين اسكناسهاى مورد نياز نبود.

هزينه هاى جارى نيز قابل كنترل نبود چون بودجه سال جارى در مقايسه با سال قبل 10/5 % افزايش يافته است.

با وجود اين مشكلات و مشكلات عمده ئ ناشى از پروژه هاى صنعتى مهم از قبيل خط لوله نفتى و مجتمع پتروشيمى شاهپور و امكان اين كه درآمدهاى نفتى سال آتى نتواند نياز عمرانى كشور را تاعمين كند، سازمان برنامه راه تجديد نظر رادر پيش گرفته، چون دريافته است كه منابع مالى موجود قادر به تاعمين نياز تمام پروژه هاى مندرج در برنامه هاى عمرانى چهارم نيست.

بنابراين احتمال تاعخير در مورد بعضى از پروژه هاى مهم وجود دارد.

ليكن اگر ايران در اهداف كوتاه مدت عمرانى خود لقمه اى بزرگتر از دهانش برداشته باشد، به نظر مى رسد كه خطر كمى وجود داشته باشد كه آن را متوقف كند.

با وجود اين كه حفظ موازنه ئ اقتصادى در برابر فشارهاى شاه در مورد افزايش سرعت پيشرفت اقتصادى و خريدهاى نظامى دشوار است، ولى ردهاى بالاى مقامات نيز دريافته اند كه ميزان پيشرفت قابل تحقق محدود است و اقداماتى نيز به عمل آمده تا پيشرفت اقتصادى همگام با امكانات كشور تحقق يابد.

گرچه اين امر سبب كاهش ميزان رشد بالاى غيرعادى جارى خواهد شد، ولى نتيجه ئ آن پيشرفتى منظم و سالم خواهد بود.

4 روابط ايران و آمريكا ماهيت و محتواى روابط آمريكا و ايران در شش ماه گذشته تغيير نكرد و عليرغم مشكلات موجود، اساس اين روابط به قوت خود باقى ماند.

حضور شاه در تشييع جنازه ئ آيزنهاور فرصتى پديد آورد تا شاه شخصاہ با رئيس جمهور نيكسون و ديگر رهبران دولت جديد آمريكا آشنا گردد.

مشاركت وزير خارجه، را جرز، در كنفرانس وزارسى سنتو در تهران در مه جو دوستى و صمييمت رهبران دو دولت را مستحكمتر است.

موفيت بى نظير ماه پيماى آپولوى 11 نيز توجه خاص ايرانيان قرار گرفت و احساسات تمام طبقات ايرانى را برانگيخت.

اين امر پرستيژ آمريكا را بشدت تقويت كرد و فرض برترى فنى مديريتى ايالات متحده را تجديد نمود.

سفر رسمى شاه به واشنگتن كه قرار است در ماه اكتبر صورت گيرد نيز بر اهميت روابط بين دو كشور خواهد افزود.

رابطه آمريكا با ايران حتى درمتن " " ناسيوناليسم مستقل " " ايران از اولويت خاص برخوردار گرديد كه بخش اعظم اين اولويت ناشى از همكارى نظامى ما با ايران است كه شاه براى آن ارزش بسيارى قائل است.

مذاكره در مورد برنامه ئ فروشهاى نظامى خارجى " هفتمين بخش " بار ديگر آغاز شد و عليرغم اين واقعيت كه نياز شاه بخصوص در زمينه ئ دريافت هواپيماهاى اف 4 بيش از حد برنامه بود، در اين زمينه مدافتنامه اى امضاع گرديد.

درك دو جانبه ئ مشكلات، سبب پيدايش يك راه حل رضايتبخش گرديد كه براساس آن تحويل هواپيماهاى اف 4 مى توانست از طريق يك " " تعهد قابل اتكاع " " باارائه اعتبار از طرف دولت آمريكا توسط پرداختهاى آتى صورت گيرد.

يك نكته اختلاف بالقوه پديد آمد كه هنوز لاينحل مانده و آن مسئله استخدام تكنسينهاى نيروى هوايى آمريكا براى تعمير جتهاى نيروى هوايى ايران بود كه در صورت تشديد اختلاف با عراق مى توانست مورد بهره بردارى قرار گيرد.

مسئله به كارگيرى مجدد پرسنل آمريكايى در جنوب به طور غيررسمى مطرح شد، و پس از مطلع ساختن ايرانيها از اين امر كه اين كار مى تواند براى واشنگتن مشكلاتى جدى پديد آورد، پس گرفته شد.

اين واقعه شايد شاه را به ياد موضع آمريكا درقبال پاكستان، آنهم در جنگ هند و پاكستان انداخته باشد و شايد شاه در سفر آتى خود به واشنگتن اين مسئله را بار ديگر مطرح سازد.

مذاكرات سالانه ئ نفتى بين دولت ايران و كنسرسيوم شديدتر از پيش بود.

گاهى به بن بست كشانيده مى شد، ولى در نهايت طرفين به توافق رسيدند.

اعلاميه صريح كنسرسيوم به شاه در فوريه، مبنى بر اين كه كنسرسيوم نخواهد توانست سطح تلود را آن قدر بالا ببرد كه بتواند به نياز يك ميليارد دلارى ايران در سال آتى پاسخ دهد، موجب بروز عكس العمل تند شاه گرديد.

مذاكرات از آن پس با وقفه ادامه يافت و دولت ايران دست از تقاضاى خود برنداشته و اعلام كرد كه سهم مشاركت خود در كنسرسيوم را افزايش خواهد داد.

كنسرسيوم نيز ترس از آن داشت كه اگر مصالحه نمايد، سال بعد نيز بايد به تقاضاهاى بزرگتر ايران پاسخ مثبت دهد، ليكن در نهايت كنسرسيوم فرمول جديدى را يافت كه با تركيب افزايش برداشت تجديد پيش برداشت در پايان سال بتواند نياز ايران را تاعمين نمايد، ولى اين كار تنها از طريق عوايد نفتى ممكن نبود.

طبق معمول، قرارداد همكارى دو جانبه ئ دو كشور در زمينه كاربرد انرژى اتمى در امور غير نظامى، مانند قرارداد امنيتى سه جانبه آمريكا، ايران و آژانس بين المللى انرژى اتمى با تاعخير روبرو شد.

در نهايت متن قابل قبول طرفين در زمينه ئ تضمين سرمايه گذاريها مربوطه حلم و نقل هوايى دو جانبه بود گفتگو در مورد هواپيمايى غير نظامى آغاز شد، ليكن بدون هيچ گونه تغييرى در توافق " به طور دوستانه " پايان يافت.

تعطيل دو كنسولگرى از چهار كنسولگرى آمريكا در ايران در رابطه با APLAB درنهايت مورد قبول واقع گرديد.

تجارت آمريكا همگام با تجارت كلى ايران را صادرات آمريكا ادامه داشت و 18% خريدهها خارجى ايران را تشكيل مى داد و خريداران آمريكايى 10 % صادرات غير نفتى ايرانى را به خود اختصاص داده بودند.

در شش ماهه ئ اول سال 1969، صادرات آمريكا به ايران معادل 160 ميليون دلار و خريدهاى آمريكا از ايران " شامل فرآورده هاى نفتى " معادل 50 ميليون دلار بود.

بين شركتهاى آمريكايى و دولت ايران اختلافات مهمى در زمينه كارخانه شيميايى شاهپور، كارخانه ئ لوله سازى اهواز و پشم كاشمر پديد آمد، ولى منجر به فسخ هيچ يك از قراردادهاى مربوطه نگرديد.

عدم حمايت آمريكا از ايران در طرح مناقشه با عراق آن هم بر سر شطالعرب و حمايت نه چندان شديد ما از طرح لژيون رفاه بين المللى شاه، نارضايتيهائى را در ايران پديد آورد، ليكن اعتراضات چندانى را برانگيخت.

مذاكرات آتى نفتى و فروشهاى نظامى بار ديگر آغاز و روابط ايران و آمريكا را بار ديگر به مرحله آزمايش خواهد گذاشت.

شكاف موجود بين عوايد نفتى مورد نياز ايران و پرداختهاى پيش بينى شده ئ كنسرسيوم در سال آتى ايرانى، ممكن است وسيعتر از سال گذشته باشد.

ولى شواهد موجود حاكى از آن است كه داشته دريافته كه شرايط متغير بازارهاى جهان نمى تواند پاسخگوى نيازهاى ايران باشد، بنابراين در سال 1969 با ايرانى منطقى تر روبرو خواهيم بود.

مذاكرات مربوطه به فروشهاى نظامى در برنامه بعدى نيز خالى از دردسر نخواهد بود.

" " فهرست نيازمنديهاى " " شاه به دليل تمايل وى به مدرنيزه ساختن سريع نيروهاى مسلح اين كشور و با نزديك شدن زمان خروج نيروهاى انگلستان از خليج فارس، گسترش مى يابد.

ليكن با وجود اين مشكلات منافع دو جانبه، اعتماد متقابل و تمايل به همكارى جهت از بين بردن اختلافات و ايجاد تفاهم بين طرفين وجود دارد.

5 ايران و خليج فارس طى دوره ئ مورد بررسى، موضع ايران در خليج فارس مخلوطى از اعتدال و احتياط همراه با ديپلماسى قدرت نمايى بود كه منجر به رويارويى با عراق در مورد شط العرب گرديد " به بخش 6 رجوع شود " شاه به همه فهماند كه ايران در نظر دارد پس از خروج انگلستان نقش مهمى را در منطقه ايفا كند و بكرات اعلام نمود كه پس از سال 1971 از هيچ قدرت بزرگى در خليج فارس استقبال نخواهد آمد.

هنگامى كه ادوار هيئت رهبر حزب محافظه كار انگلستان اعلام نمود كه در صورت پيروزى محافظه كاران در انتخابات آتى سياست حزب تغيير خواهد كرد، شاه موئدبانه ليكن قاطعانه اعلام كرد كه دولت ايران از حضور مجدد بريتانيا در خليج فارس استقبال نخواهد كرد.

شاه به عربستان سعودى و ديگر كشورهاى حوزه ئ خليج " از بهار 1968 " اعلام داشت كه براى طرح يك سياست دفاعى مشترك در منطقه به وى بپيوندند و از ما نيز خواست كه تسهيلات بندرى خود را در بحرين رها سازيم تا اين بنادر براساس طرح دفاعى مشترك منطقه مورد استفاده قرار گيرد.

شاه با اشاره به بيانيه ئ خود در دهلى نو اعلام داشت كه در قبال سياست خود در رابطه با بحرين به زور متوسل خواهد شد.

عكس العمل ايرانيان در قبال فدراسيون عربى از " " نفى فدراسيون در برگيرنده بحرين " " به " " نفى فدراسيون در برگيرنده برين تا زمان حل مسئله مورد اختلاف " " تغيير يافت.

دولت ايران به شيخ نشينها يادآور شد كه بحرين نمى تواند ضميمه فدراسيون عربى گردد، ليكن جلسات و رويدادهاى مربوط به تشكيل فدراسيون، عكس العمل چندانى را از طرف محافل مطبوعاتى و خصوصى ايران به همراه نداشت.

در