عراق نيروهاى نظامى خود را بيشتر از هر كشور ديگر عربى، از جنگ 1973 به بعد پيشرفت و گسترش داده است.
على الخصوص كه عراق داراى امكانات ذيل مى باشد: " " پرسنل نظامى و نيز نيروهاى زرهى خودرا به ميزان دو برابر رسانيده است.
" " هواپيماهاى جنگنده ئ خود را به ميزان تقريبى 65% افزايش داده است.
" " نيروهاى دفاع هوائى خود را به 9 برابر سطح 1973 توسعه داده است.
بلحاظ نيروى عظيم نظامى با احراز مقام دوم در ميان كشورهاى عرب در 1972 و با مجهزترين نيروهاى مسلح بديهى است كه عراق كشورى خواهد بود كه در خاورميانه بايد روى آن حساب باز كرد.
1- رهبران رژيم بعث در عراق مصمم اند كه كشور عراق را به يك كشور سوسياليستى و لائيك تبديل كنند
.آنها تحت شرائط يك گذشته ئ استعمارى و جغرافيائى و نگرانى تا حد جنون براى حفظ امنيت مرزها و كوشش تا حد امكان براى خود كفا ساختن و مستقل نمودن كشور از نفوذ خارجى، قرار دارند
.سبك اقتدار و مركزيت و سرى بودن اداره دولت، انعكاس از يك گذشته ئ پرتوطئه پنهانى مى باشد
.آنان ميان آن دسته از رهبران سازمان كشورهاى صادر كننده ئ نفت اوپك هستند كه براى ارتقاع قيمت نفت خام مصر مى باشند.
2- سه هدف محركه سياستهاى داخلى و خارجى رژيم ارائه مى دهد اولين آن اينست كه رهبران عراق سعى دارند كه قدرت خود را تداوم بخشند
.هدف دومشان كوشش در تقويت ايدئولوژى حزب بعث براى حفظ قدرت در سرتاسر كشور است.
هدف سوم آن است كه قدرت كشور را گسترش دهند، تا نفوذ خود را در منطقه اعمال كنند و نيز اقبال بعثى ها را در كشورهاى ديگر عربى افزايش دهند
.هدف سوم كه نسبتاہ هدفى جديد است ناشى از حس اعتمادى است كه در نتيجه چندين سال كنترل بى چون و چرا نصيب رهبران رژيم شده است
.از جمله ابزار نيل به هدف سوم، نيروهاى مسلح بزرگ و در حال رشد آن عضويت در اوپك، و سازمان كشورهاى عربى صادر كننده ئ اوپك و درآمد سرشار نفتى و ديپلماسى قابل انعطاف و ماهرانه و تواعم با صراحت است
.تاكيد فعلى در مورد روابط خارجى، دقيقاہ با گوشه گيرى خود خواسته رژيم در سالهاى اوليه بقدرت رسيدن در تضاد مى باشد.
3- در روابط خارجى، اين رژيم توانايى خود را در واكنش نسبت به فرصتهاى دلخواهش و يا خطراتى كه عليه منافع بنيادين او باشد به روشهايى جادويى كه آشكارا با اصول تغيير ناپذيرش در تضاد است، نشان داده است
.توافق در مورد حل اختلافات برجسته با ايران در سال 1975 و كوششهاى موفقيت آميز در پائيز سال 1978 براى برقرارى رابطه ئ دوستانه با سوريه بعد از 10 سال دشمنى، براى مثال، بدون يك هشدار قبلى انجام شد
.در سال 1975، بغداد در عين پاسخگويى به فشارهاى داخلى به خطر احتمالى بروز جنگ با ايران درنتيجه اقدامات نظامى به منظور سركوب كردهاى عراقى نيز پاسخ مى داد
.در سال 1978 عراق فرصت يافت تا با رهبرى جناح مخالف با امضاع قرارداد صلح با اسرائيل توسط مصر، بر ديگر كشورهاى عربى نفوذ خود را اعمال نمايد.
4- رهبران عراق رژيمى بسيار مقتدر را پديد آورده اند كه بر تشكيلات حزبى دائماہ تصفيه شونده از عناصر خيانتكار و يا مشكوك، كنترل ارتش، و استفاده همه جانبه عناصر پليسى و امنيتى در سركوب مخالفت هاى واقعى و يا كاذب، استوار است
.تن دادن به خواست هاى رژيم شرط اصلى پيشرفت و يا حتى بقاع افراد و مطابقت با استبداد رژيم، يك ضرورت براى پيشرفت و بقاع بشمار مى رود.
كسانيكه جراعت مخالفت با رژيم را داشته باشند از كوچكترين عدالتى هم برخوردار نمى شوند، انتظار مى رود كه بوروكراسى موجود در عراق اجراى خط مشى ها را بعهده داشته باشد و همچنين دستگاههاى ارتباطى جمعى نيز از آن پيشتيبانى كنند
.هيچ مكان عمومى براى اظهار ديدگاههاى مخالفت وجود ندارد
.اختلافات موجود درون دولتى و يا تشكيلات حزبى زمانى بر ملا مى گردد كه اشخاص بعلت عدم حمايت و پشتيبانى از رژيم تصفيه مى شوند
.قوانين حاكم بر اقدامات مجاز مقامات رسمى حزب و دولت، آنچنان گسترده و همه جانبه است كه دست رژيم موجود را در زمينه اخراج و يا تنبيه هر كسى كه مخالف آن باشد به شيوه اى قانونى كاملاہ باز مى گذارد، اين قوانين همچنين به رهبران معدود عاليرتبه اجازه مى دهد كسانى را كه از خود وفادارى بسيارى نشان نمى دهند متنبه سازند.
5- معدود افرادى كه مهمترين بخش دولت، شوراى فرماندهى انقلابى و فرماندهى منطقه اى " پاورقى 16: براى گرفتن اطلاعات بيشتر به ضميمه ئ الف در مورد حزب و دولت مراجعه شود."
يعنى سازمان اصلى حزب بعث را تشكيل مى دهند، كسانى هستند كه از رقابت مرگبار براى رسيدن بقدرت جان سالم بدر برده و به استثناع معدودى از اعضاع فرماندهى منطقه اى كه در سال 1968 بقدرت رسيده بودند همگى را از بين برده و ريشه كن ساخته اند
.همكارى دو جانبه احمد حسن البكر و صدام حسين مدت مديدى است كه بر ساختار قدرت مسلط است
.اين رهبران در مورد وفادارى مقامات مسئول دولتى تاعكيد داشتند و اعضاى حزب را به محض كسب حداقل لياقت و كيفيت در تشكيلات دولتى منصوب نمودند، در تشكيلات حزب بعث، صدام حسين، موقعيت و كسانى را كه به او وفادار بودند ارتقاع داد، اين افراد تقريباہ منحصر بكسانى مى شدند كه با او معاصر بودند
.بجز بكر، فرماندهى منطقه اى تشكيل يافته است از مردانى با سن نسبى 40 سال كه اكثراہ در عراق تحصيل كرده و در زمينه سياست خارجى تجارب محدودى دارند، و معمولاہ ده سال يا بيشتر در همان روزهاى مخالفت هاى مخفيانه در خدمت حزب بوده اند.
6- رژيم بدون ترديد در تاعسيس و ابقاى خود در قدرت موفق بوده است
.در سالهاى نخست، جدالهاى داخلى فراوانى وجود داشت، آخرين كودتا در اواسط سال 1973 بوقوع پيوست
.توافق با شاه ايران در مارس 1975، به طورموئثرى شورش كردها را متوقف نمود.در حاليكه هنوز برخى عمليات چريكى ادامه دارد، اما بصورت يك مسئله ايذائى است و يك نگرانى جدى تلقى نمى شود هر چند كه رهبريت عراق اخيراہ حوادث ايران بخصوص مزاحمتهاى كردها را كه ممكن است به عراق نيز سرايت كند، بدقت زير نظر دارد
.اقدامات شديد سركوبگرانه 6 سال اول حكومت رژيم، اخيراہ كمتر مشهود است، ولى بنظر ما اين روشها همچنان اعمال مى شود
.مهمتر از همه اينكه، عراقيها معتقدند كه رژيم بدون شك آماده است تا در صورت لزوم از اينگونه اقدامات با كمال قدرت استفاده نمايد
.بعلت فقدان روشى معتبر در سنجش افكار عمومى ما نمى توانيم بگوئيم كه آيا جمعيت به طوركلى از رژيم حمايت مى كند و يا صرفاہ آنرا تحمل مى كند و يا چاره اى جز آن ندارد، زيرا كه مردم تحت كنترل 5 سرويس امنيتى مى باشند كه نه تنها مردم را بدقت زير نظر دارند، بلكه مراقب يكديگر نيز مى باشند، مطمئناہ، تلاش، تدابير، و منابعى كه رژيم صرف امنيت مى كند نشان مى دهد كه رژيم به اين نتيجه رسيده كه دشمنان زيادى در ميان مردم خود دارد.