و روابط بين قاسملو و اين جاسوس فعلاہ اطلاعى در دست نيست.
ولى بنابر قرينه اينكه جاسوس مذكور نيز از اعضاى حزب دمكرات بوده مى توان حدس زد كه اين رابطه داراى مبناى تشكيلاتى بوده است.
پست سخنگوى مذهبى جنبش خودمختارى نيز خالى نمانده و يكى از عناصر ساواك منحله بنام عزالدين حسينى برداشتن آن اصرار مى ورزيده است.
سيا درباره او نوشته: در سال 1964 به حزب دمكرات پيوست و ليكن وى اكنون ادعا مى كند كه در جهت حفظ اهداف خود از حزب استعفا كرده است.
او مى گويد كه فعاليتهايش بر اساس ناسيوناليسم كردى، سوسياليسم منطقى و اخلاقيات مى باشد كه بدون اينها مردم هيچ اجتماعى نمى توانند زنديگ صحيحى داشته باشند.
وى با آنكه ناسيوناليست كرد، سوسياليست منطقى و يك اخلاقى دمكرات بوده و بهره اى از اسلام نبرده است در كمال گستاخى لباس شامخ روحانيت اسلام را مزورانه به تن كرده تا به ساحت مقدس آن به خيال خود خدشه وارد كند.
اين واقعيت هم كه حسينى با سران رژيم شاه و ساواك همكارى مى كرده با همكارى كه پس از انقلاب اسلامى با عراق ساواكيها و سران رژيم طاغوت داشته، تاعييد مى شود.
جاسوس اعزامى سيا به كردستان گزارش مى دهد كه: حسينى نيز در عراق مخفى است، اما مكرراہ به كردستان ايران مى آيد.
يكى از شيوه هاى كسب اطلاعات سيا راجع به كردستان استفاده از ماعموران و جاسوسان پيشين ساواك بوده است.
اينها ماعمورانى بودند كه در تقويت خانها كه خود را به رژيم فروخته بودند و زندگى را بر مردم ستم كشيده كردستان تنگ كرده بودند از هيچ جنايتى ابا ننموده بودند.