يكى از مقامات امنيتى ما سعى كرد پلاكارد پارچه اى را كه بر روى درب آهنى سفارت نصب شده بود از آنجا بردارد...
بر روى اين پلاكارت مطلبى ناشايست در مورد كارتر و ستايش از خمينى بود...
ولى بعضى از آخرين تظاهركنندگان متوجه اين موضوع شدند و ظاهراہ اين امر به مزاق آنها خوشايند نيامد...
و آنها به شدت عصبانى شدند و به پليسهاى ايرانى روى آوردند " حدود 45 50 پليس غيرمسلح مشغول حفاظت از سفارت بودند و به خوبى تظاهر كنندگان را هدايت مى كردند...
" و از آنها خواستند كه به تظاهركنندگان بپيوندند.
" ! " و خواستار نصب دوباره پلاكارت شدند...
ما نيز گفتيم كه بايد در جاى ديگرى نصب شود.آنها پاسخ دادند كه اگر با آنها همكارى نكنيم آنها از طريق ديوارها به ما حمله خواهند كرد.
بالاخره به اين نتيجه رسيديم كه بهتر است غرورمان را زير پا بگذاريم تا پليسها نيز بر عليه ما نشورند.
بنابراين پلاكارد در محل اول خود نصب گرديد و حدود يك ساعت عليه ما شعار دادند " على رغم ميل گاردهاى ما " ...
ليكن واقعه خشونت بارى رخ نداد...
امروز عصر نيز گروه عظيم ديگرى در حال خروج از استاديوم ورزشى شعارهاى بيشترى عليه ما دادند.
بار ديگر ما به داخل سفارت خزيديم ليكن اوضاع پس از پانزده دقيقه آرام شد.
حتماہ مى خواهيد بدانيد كه عامل اين كارها چيست.
قبلاہ گفته ام...
شاه.
مردم اينجا از اين امر ناراحت شده اند، و اگر شاه براى مدت بيشترى به بهانه معالجات پزشكى در آمريكا بماند حتماہ براى ما دردسرى ايجاد خواهد شد.
ما به استثناى خمينى به تمام مقامات عاليرتبه دولتى گفته ايم كه شاه را تنها به دلايل بشردوستانه پذيرفته ايم، او را مقام سياسى ايران نشناخته، و تنها با دولت كنونى سروكار داريم، ما از استقلال و تماميت ارضى ايران حمايت مى كنيم، و به شاه و همراهانش تفهيم كرده ايم كه در هنگام اقامت در آمريكا نبايد در فعاليتهاى سياسى و غيره مشاركت جويند.