شیخ فضل الله نوری، هویت و نظریه

میرصالح حسینی

نسخه متنی -صفحه : 19/ 2
نمايش فراداده

شيخ فضل‏الله نورى؛ هويت و نظريه

سيّد ميرصالح حسينى جبلّى

مقدّمه

يكى از دغدغه‏هاى بنيادين مصلحان و انديشه‏وران اسلامى، آرامش روانى فضاى اجتماعى است. كشمكش‏ها به طور معمول جامعه را ناآرام كرده، در مواقع بحرانى به وضعيّت آنومى(1) خواهد كشاند.

با توجّه به اين كه عالمان شيعه از آشفتگى اجتماعى گريزانند و آن را به صلاح جامعه نمى‏دانند، چرا در برخى از جريان‏ها و جنبش‏هاى سياسى ـ اجتماعى همراهى نموده و بعضا رهبرى آن‏ها را عهده‏دار مى‏شوند؟

مناسب است در اين نوشتار، مقدارى به گذشته تاريخى برگرديم و براى نمونه تفكّرات و عملكرد شيخ فضل‏الله نورى ـ يكى از عالمان عصر مشروطه ـ را كه در چالش شديد با منوّرالفكران قرار گرفته، جنبش مشروطه مشروعه را رهبرى نمود، بررسى كنيم.

متدلوژى مورد نظر در اين نوشتار، جامعه‏شناسى تاريخى(2) و با تأكيد بر اسناد و مدارك است كه با كمك روش‏هاى تبيين ساختارى و هرمنوتيك(3) به بررسى موضوع خواهيم پرداخت.

در ابتدا، به شرح اوضاع سياسى ـ اجتماعى دوران آقا شيخ فضل‏اللّه نورى اشاره كرده، سپس به مواضع و انديشه‏هاى دينى ـ سياسى وى در موضوعات گوناگون و علل كشمكش‏ها خواهيم پرداخت .

أ) فضاى سياسى ـ اجتماعى عصر مشروطه

ناصرالدين شاه در دوره سلطنت پنجاه ساله خود، استبداد را در سراسر ايران ايجاد كرده بود، تا اين كه در ذى‏قعده 1313 هجرى به دست ميرزا رضاى كرمانى به قتل رسيد.(4)

پس از ناصرالدّين شاه، نوبت به سلطنت پسرش، مظفّرالدّين ميرزا رسيد. او ميرزا على‏خان امين‏الدّوله را به صدراعظمى برگزيد و اداره كشور را به دست وى داد. از جمله وقايعى كه در اين زمان اتّفاق افتاد، درخواست سه تن بلژيكى (نوز و دو تن ديگر) و سپردن كارهاى گمركى به دست آنان بود كه روحانيان و بازرگانان به دليل اين كه فردى خارجى در رأس گمرك ايران قرار گرفته بود، به مخالفت برخاستند. در سال 1317 قمرى، امين‏الدوله از كار كناره‏گيرى كرد و ميرزا على‏اصغر خان اتابك ـ كه در زمان ناصرالدين شاه نيز عهده‏دار صدارت بود و در سفر سوم ناصرالدّين شاه به اروپا با لقب امين‏السّلطان، امتيازات مهمّى را به بيگانگان واگذاشت(5) ـ مجددا صدراعظم شد.(6)