علم و حکمت در قرآن و حدیث

محمد محمدی ری شهری، رضا برنجکار؛ مترجم: عبدالهادی مسعودی

جلد 1 -صفحه : 424/ 147
نمايش فراداده

توضيحى درباره مبادى شناخت

از آيات و رواياتى كه در اين فصل گذشت ، معلوم مى‏شود كه در انسان سه مبدأ براى معرفت وجود دارد كه معارف و آگاهيهاى او به يكى از اين مبادى باز مى‏گردد :

1 ـ حسّ

حواسّ ظاهر روزنه‏هايى هستند كه شناختهاى آغازين از هستى مربوط به آنهاست . اگر هر يك از اين روزنه‏ها مسدود شود ، شناخت ويژه آن ، از انسان سلب مى‏گردد؛ همچنانكه گفته شده است : «من فقد حسّا فقد علما؛ هركس حسّى را از دست بدهد ، دانشى را از دست داده است» .

2 ـ عقل

عقل عبارت است از مركز شعور و ادراكى كه وظيفه آن تركيب ، تجزيه ، انتزاع ، تعميم و تعميق مفاهيمى است كه از طريق حواس به آن منتقل مى‏شود .

3 ـ قلب

كلمه قلب در چهار معنى به كار رفته است : 1ـ تلمبه خون ، 1 2ـ عقل 2 ،

1 -  نهج البلاغة : حكمت 108 به «رگهاى دل اين آدمى پاره گوشتى آويزان است كه شگفت‏ترين چيز در وجود اوست» . و بنگريد به لسان العرب : 9 / 326 .

2 -  كافى : 1 / 16 / 12 امام كاظم عليه‏السلام در اين حديث «قلب» را در آيه شريفه «إنّ في ذلك لذكرى لمن كان له قلب» به عقل تفسير كرده است .