طلاق، مردان و زنان

سید صمد موسوی خوشدل

نسخه متنی -صفحه : 25/ 24
نمايش فراداده

ولايت دادگاه در امر طلاق

هنگامي كه سخن از ولايت دادگاه در امر طلاق مي‏گوييم مواردي را در نظر داريم كه حاكم در آن موارد اگر دلايل موجه لازم و كافي را موجود ببيند خود مبادرت به طلاق و انحلال نكاح مي‏كند و در غير اين صورت از محقق ساختن طلاق خودداري مي‏كند.

در مواردي كه انجام طلاق به صورت تعييني يا تخييري بر مرد واجب مي‏شود هرگاه وي از انجام واجب خودداري كند، دادگاه او را حسب مورد به انجام واجب وادار خواهد كرد و در اين راستا حربه تعزير را مورد استفاده قرار خواهد داد. اگر مرد همچنان از انجام واجب خودداري كند و اجبار او ميسر نباشد حاكم خود طلاق را واقع خواهد ساخت. اين ترتيب بر اساس قاعده‏اي است كه فقها آن را با تعبير «الحاكم ولّي الممتنع» بيان مي‏كنند. اين قاعده در كتب مختلف فقه مورد استفادعه فقها قرار گرفته است.96 هر چند فقها اين قاعده را بيشتر در ابواب معاملات و در خصوص افلاس، رهن، اجاره، احتكار و ... به كار برده‏اند اما جريان آن در ساير ابواب فقه نيز بلامانع‏است. درهرحال درمورد انجام طلاق توسط دادگاه باتوجه به اهميت امر فروج، رعايت كمال احتياط ضروري‏است. البته دادگاههاي مدني خاص گاهي در آراء خود بجا يا نابجا به اين قاعده استنادمي‏كنند.